نزدیک صد سال است که ایرانی‌ها نفت و گاز و سایر منابع را از دل زمین استخراج می‌کنند و به مشتری‌های غربی و شرقی‌شان می‌فروشند. هرچند در طول سالیان اخیر برخی دولتمردان و اقتصاد دانان دلسوز منتقد این شیوه بوده‌اند و ما را بابت خام‌فروشی تقبیح کرده‌اند اما هیچ‌گاه فرصت و مجال مناسبی پیش نیامده تا ما اقتصاد آسیب‌پذیر نفتی‌مان را اصلاح کنیم. به‌ ویژه در چهل سال اخیر همواره دست به گریبان بحران‌های کوچک و بزرگ بوده‌ایم که به ما اجازه نمی‌داده تا سیاست اقتصادی کشور را تغییر دهیم.

متاسفانه دشمنان کوچک و بزرگ ایران نیز متوجه اهمیت نقش نفت و درآمد حاصل از آن در اقتصاد و سیاست و اقتدار دولت بوده‌اند و همواره در منازعات خود با ایران اولین اقدامشان همین بوده که جلوی فروش نفت را بگیرند یا در تولید نفت ایجاد اخلال کنند.
بدیهی است ملت و دولت ایران در چنین شرایطی باید بتواند وابستگی اقتصادی اش به نفت را به حداقل برساند و به منابع درآمدی دیگری به جز نفت بیاندیشد و نقش نفت را به مرور زمان کم رنگ تر بکند.

نا گفته پیداست که منبع درآمدی ایران در زیر زمین نیست بلکه سرمایه اصلی کشور، ایرانیان خوش‌فکر و خلاقی هستند که از هیچ، تولید ثروت می‌کنند و بدون اتکا به نفت و پول دولت، دانش و هنر می‌آفرینند و به دنیا عرضه می‌کنند. سرمایه ایران جوانانی هستند که با ایجاد کسب و کارهای نوپا و کارآفرینی، چرخ‌های اقتصاد کشور را به حرکت درمی‌آورد. 
خوشبختانه در سال‌های اخیر شاهد رشد فزاینده شرکت‌های دانش‌بنیان و نیز استارتاپ‌های عمدتا مبتنی بر فناوری به ‌ویژه فناوری اطلاعات و خدمات بوده‌ایم؛ شرکت‌هایی که با سرمایه‌ای اندک و مبتنی بر ایده‌های نوین جوانان تحصیل‌کرده شکل گرفته و به رشدی چشم‌گیر در مدت زمانی کوتاه دست یافته‌اند. شرکت های نوپایی (استارتاپ ها) که سربازان جنگ اقتصادی اند و می توانند به ژنرال‌های آینده جنگ تبدیل شوند. شرکت هایی که می توانند به توانمند شدن بیش از پیش اقتصاد کمک کنند و به سادگی وارد بازارهای دیگر شده و بازار داخل را از دسترس دیگر رقبا خارج کنند.
هرچند این شرکت‌ها مبتنی بر ایده‌هایی ریسک‌پذیر هستند و بازار هدفشان نیز در حد فرضیه در نظر گرفته می‌شود اما به دلیل کثرت تعدادشان در آینده بخش بزرگی از گردش مالی اقتصادی کشور را به خود اختصاص خواهند داد. چراکه در شرایط اقتصادی کنونی که شرکت‌های سنتی فعال در زمینه پتروشیمی، سیمان، خودروسازی با سرعت رشد پایینی مواجه بوده‌اند اما استارتاپ ها توانسته اند ظرف یکسال اخیر رشد قابل‌توجهی داشته‌ باشند و بیش از ۱۰ هزار شغل در کشور ایجاد ‌کنند و معضل بیکاری جوانان دانش آموخته دانشگاهی را کاهش دهند.
سالیانه حدود یک میلیون و دویست هزار نفر (که اغلب دانش آموخته دانشگاهی هستند) وارد بازار کار می‌شوند اما دولت حداکثر توان ایجاد 700 هزار شغل در سال را دارد. به بیان دیگر، هر سال 500 هزار نفر به جمعیت بیکاران جامعه اضافه می‌شود. از سوی دیگر، میزان سرمایه لازم برای ایجاد یک شغل پایدار توسط دولت 300 میلیون تومان است. این در حالی است که می توانیم برای حل این مشکل از ظرفیت کسب‌وکارهای نوپا استفاده کنیم؛ چراکه استارت‌آپ‌ها، با تکیه بر بخش خصوصی و با منابع مالی این بخش تامین می‌شوند. امروزه استارت‌آپ‌ها با نیازسنجی دقیق در جامعه، سرعت و کیفیت بالا در ارایه خدمات و جذب نخبگان دانشگاهی تبدیل به کسب‌وکارهایی موفق در اشتغال‌زایی شده‌اند و با منابع مالی محدود، مشاغل بسیار زیادی ایجاد کرده‌اند.
البته توسعه این مشاغل نیاز به بسترسازی مناسب و ایجاد ساختارهای حقوقی و فیزیکی ازسوی دولت دارد تا بخش خصوصی امکان و انگیزه لازم را برای فعالیت و رشد به دست آورد. یکی از مواردی که دولت با فراهم کردن زیرساخت‌های آن می‌تواند در تسهیل شرایط کاری استارت‌آپ‌ها اثرگذار باشد، ایجاد زیرساخت اینترنتی قدرتمند است که با توجه به سرعت پایین اینترنت و کم بودن پهنای باند، دشواری‌های زیادی در این زمینه وجود دارد. اهمیت این مساله به این دلیل است که کسب‌وکارهای نوپا، به فناوری اطلاعات و ارتباطات متکی هستند. نیاز است دولت در این حوزه‌ها وارد شده و مشکلات را مرتفع کند تا بخش خصوصی در فضایی با کمترین فشار به کار خود ادامه دهد.
 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: