تعارض مقوله‌ای است که بسیاری از مدیران به‌طور پیش‌فرض، نگاه مثبتی نسبت به آن ندارند. بااین‌حال باید بدانیم که بروز تعارض امری حتمی است که باید از طریق مدیریت اصولی، آن را به فرصت مناسبی تبدیل کنید تا مجموعه تحت هدایتتان بتواند از مزایای تعارض سازمانی بهره‌مند شود.

وقتی صحبت از مزایای تعارض سازمانی می‌شود، اغلب افراد هیچ درکی درباره آن ندارند و از خود می‌پرسند: مگر تعارض هم می‌تواند مزیتی داشته باشد؟ معمولاً آنچه در بدو امر از شنیدن واژه تعارض به ذهن خطور می‌کند، نوعی نزاع یا جنگ است که می‌تواند سررشته امور را از دست خارج کند اما این همه ماجرا نیست.

تردیدی وجود ندارد اگر تعارض سازمانی به‌خوبی مدیریت نشود، می‌تواند منشأ بروز مشکلات جدی باشد اما اگر استراتژی مناسبی برای مدیریت آن داشته باشید، آنگاه می‌توانید آن را در مسیری هدایت کنید که به نفع سازمان باشد و وقتی چنین اتفاقی رخ دهد، آنگاه می‌توانید از مزایای تعارض سازمانی به بهترین شکل ممکن استفاده کنید. مدیریت درست تعارض، عزم تیم‌های کاری را تقویت می‌کند و توانایی مجموعه را برای کنار آمدن با چالش‌های احتمالی آینده به شکل قابل‌توجهی بهبود می‌بخشد.

 

مزایای تعارض سازمانی

 

تعارض سازمانی؛ صورت‌مسئله‌ای که نباید پاک شود!

شرط لازم برای استفاده از مزایای تعارض سازمانی، پذیرش خودِ تعارض است. پرهیز از تعارض، الزاماً به  معنای عدم وجود آن نیست و اتفاقاً وقتی هم تعارضی وجود داشته باشد، به‌خودی‌خود نمی‌توانیم آن را مشکل بدانیم. وقتی مجموعه‌ای از افراد باهوش، پرشور و توانمند با یکدیگر کار می‌کنند، تعارض امری اجتناب‌ناپذیر است. وقتی تعارض سازمانی صفر باشد، اغلب دو حالت وجود دارد: یا افراد در ارائه بازخورد سازنده به یکدیگر صریح و صادق نیستند یا رابطه بین آن‌ها آن‌قدر شکننده است که برای حفظ آن، طرفین فکر می‌کنند باید هرگونه تعارضی را در نطفه خفه کنند.

عدم وجود تعارض سازمانی بین کارکنان در بسیاری از مواقع، نشان‌دهنده یک شکاف اساسی در سازمان است. آتش زیر خاکستری که احتمالاً ناگهان شعله‌ور می‌شود و مسئله‌ای را که حل‌وفصلش در ابتدا کار ساده‌ای بود، به یک معضل غیرقابل‌حل تبدیل می‌کند. همان‌طور که دیوید ریکو نویسنده معروف می‌گوید: بلوغ در رابطه به معنای عدم تعارض نیست؛ بلکه به معنای حل‌وفصل مدبرانه تعارض است. بنابراین اگر از همان ابتدا رویکرد درستی نسبت به اختلاف‌نظرها داشته باشید، می‌توانید آن‌ها را مدیریت کرده و از مزایای تعارض سازمانی در راستای موفقیت مجموعه منتفع شوید. شما باید با پذیرش واقعیتی به نام تعارض، حل‌وفصل آن صحیح آن را به بخشی از DNA فرهنگ سازمانی‌تان تبدیل کنید. البته در این ارتباط بد نیست درباره مدیریت کارمندان دشوار هم بیشتر بدانید.

روش‌های مدیریت تعارض در جهت موفقیت سازمان

در ادامه قصد داریم سه روش کاربردی را خدمتتان معرفی کنیم که به‌واسطه آن‌ها می‌توانید تعارض را از یک نگرانی بالقوه به ابزاری برای ایجاد اشتیاق در اعضا و همین‌طور بهبود و تحکیم ارتباطات سازمانی تبدیل کنید. این سه راهکار بستری مساعد برای ایجاد مزایای تعارض سازمانی و استفاده از آن‌ها فراهم می‌سازند.

۱- به چشم‌انداز توجه ویژه‌ای داشته باشید

اگر شرکای تجاری و کارکنان سازمان به مجموعه واقعاً اهمیت دهند (که باید هم این‌طور باشد) آنگاه درباره استراتژی‌ها و جهت‌گیری‌ها ایده‌های محکمی دارند. هرچند شاید بعضی‌اوقات درباره مسیری که باید برای رسیدن به موفقیت طی کنید، اختلاف‌نظر وجود داشته باشد، اما اهداف نهایی باید یکسان و مشابه باشند. ضرورت این مشابهت درباره چشم‌انداز کسب‌وکار و همچنین فرهنگ سازمانی نیز صدق می‌کند. مزایای تعارض سازمانی، تا زمانی که چنین مشابهتی وجود نداشته باشد، مفهومی پیدا نمی‌کنند.

 

مدیریت منابع انسانی

 

برای پیشگیری از بروز اختلافات فاجعه‌بار در آینده، بسیار مهم است که تیمی از افراد همفکر بسازید. منظور از افراد همفکر این نیست که همه با شما موافق باشند؛ همین‌که درباره مفاهیم بنیادین کسب‌وکار مثل اهداف، چشم‌انداز و فرهنگ، توافق وجود داشته باشد، کفایت می‌کند. هنگام جذب کارکنان جدید برای پست‌های مختلف سازمان، اطمینان حاصل کنید که موضوعاتی را مثل جنبه‌های جذاب شغل و دیدگاه افراد نسبت به فلسفه کسب‌وکارتان در مصاحبه‌هایتان می‌گنجانید. یادتان باشد افرادی که نگاه کاملاً متفاوتی به فلسفه کسب‌وکار دارند، احتمالاً منشأ بروز اختلافات عمیق و غیرضروری در آینده هستند.

دیدگاه‌هایی که تفاوت بنیادین با یکدیگر دارند، کمتر می‌توانند به نقطه اشتراک و سازگاری برسند. بنابراین بهتر است با ایجاد ارتباطات شفاف در همان شروع کار، چنین مسئله‌ای را (در صورت وجود) شناسایی کنید. وقتی این شناسایی در اوایل راه انجام شود، هنوز می‌توانید قبل از وخیم شدن اوضاع و بی‌آنکه بازی به هم بریزد، مهره‌های جدیدی را در صفحه بچینید و از مزایای تعارض سازمانی، به نفع کل مجموعه استفاده کنید!

۲- همدلی‌ کنید!

تعارضی که در آن طرفین درگیر، با دلخوری و بدون حل مسئله از آن عبور کنند، برنده ندارد و طبیعتاً در چنین شرایطی، استفاده از مزایای تعارض سازمانی هم معنایی پیدا نمی‌کند. نتایج تحقیقات دانشکده بازرگانی هاروارد نشان می‌دهد که بیشتر تعارضات برای حل‌وفصل، به خونسردی و تحلیل عینی نیاز دارند. بنابراین به جای معرفی مقصر یا تمرکز روی خطاها، در جستجوی نقاط مشترک و راهکارهای عبور از تعارض باشید.

از طرفین درگیر در تعارض بخواهید تا نظراتشان را درباره شرایط ایجادشده با شما در میان بگذارند. سپس از هر یک از آن‌ها بخواهید تا دیدگاهشان را درباره دیدگاه طرف مقابل نیز بیان کنند. چنین کاری به طرفین تعارض کمک می‌کند تا دیدگاه‌های یکدیگر را بهتر درک کرده و به‌این‌ترتیب، زمینه‌ای برای همدلی ایجاد می‌شود. چنین رویکردی ضمن اعتمادسازی و ایجاد فضای مناسبی برای گفتگوی توأم با احترام درباره مسئله، کمک می‌کند تا بتوانید ریشه‌های مسئله را شناسایی کنید.

ایجاد یک فضای قابل‌اعتماد و مثبت، ارائه و دریافت بازخوردهای سازنده را نیز امکان‌پذیر می‌سازد. پذیرش انتقاد ممکن است همیشه سخت باشد اما وقتی کارکنان به این باور برسد که آن انتقاد با در نظر داشتن منافع سازمان مطرح شده، آنگاه رویکرد متفاوتی نسبت به نظرات یکدیگر خواهند داشت و درنهایت این کل مجموعه است که از مزایای تعارض سازمانی، نفع می‌برد.

۳- همه چیز را حل‌وفصل نکنید!

ایجاد یک سیاست شفاف برای حصول اطمینان از شنیدن حرف‌های همه اعضای سازمان و بهره‌گیری از مزایای تعارض سازمانی، از لازمه‌های پیشرفت است اما تغییر ذهنیت افراد و متعاقباً ایجاد مصالحه، همواره امکان‌پذیر نیست. باید بدانید تعارض‌هایی وجود دارند که حتی اگر هم برای حل آن‌ها وارد عمل نشوید، اتفاقی نمی‌افتد.

 

مدیریت افراد دشوار

 

درک این واقعیت که ما قادر به کنترل همه چیز نیستیم و اینکه ریشه‌کن کردن اختلافات امری غیرممکن است، باعث می‌شود تا فضایی برای بهره‌گیری از مزایای تعارض سازمانی ایجاد کنیم؛ فضایی که در آن از تعارض استقبال می‌شود. کارکنان سازمان، زمانی که بتوانند تفکرات یکدیگر را به چالش بکشند، عملکرد بهتری از خودشان نشان می‌دهند. این به چالش کشیدن‌ها خواه‌ناخواه تعارضاتی ایجاد می‌کنند که الزاماً نیازی هم به دخالت شما برای حل‌وفصل ندارند. تنها نکته‌ای که در این میان اهمیت دارد این است که باید تعارض‌های سازنده را از درگیری‌های خصمانه و ناسالم به‌درستی تشخیص دهید. اولی بیشتر از آنکه نیاز به حل‌وفصل داشته باشد، مستلزم یک جهت‌دهی مدبرانه است اما دومی، می‌تواند منشأ بروز اتفاقات ناخوشایندی باشد که به معنای واقعی کلمه باید رفع شود.

سخن آخر

اگر تعارض وجود نداشته باشد یا مجالی برای بروز تعارض نباشد، نباید از مواجهه با پیامدهای آن، یعنی بی‌انگیزگی و بی‌علاقگی کارکنان متعجب شویم. شرط بهره‌مندی از مزایای تعارض سازمانی، به رسمیت شناختن تعارض و کنار آمدن با اجتناب‌ناپذیر بودن آن است. تعارض می‌تواند نیروی محرکه‌ای برای حرکت سریع‌تر مجموعه به سوی اهدافش باشد. عدم مدیریت تعارض از یک سو، برآیند تلاش کارکنان را کاهش می‌دهد و حاصل دو به‌اضافه دو در چنین شرایطی، قطعاً کمتر از چهار می‌شود. اما اگر بتوانید تعارض را به‌درستی مدیریت کنید، آنگاه شاهد هم‌افزایی فوق‌العاده‌ای در مجموعه خواهید بود که در آن، حاصل دو به‌اضافه دو، بیشتر از چهار خواهد بود!

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: