درک اهمیت فرهنگ سازمانی، شرط لازم موفقیت سازمان و برقراری ارتباط سالم و مؤثر با کارکنان و مشتریان است. فرهنگ، به شناسنامه‌ای شبیه است که بدون آن، سازمان هیچ هویت مشخصی ندارد.

صاحب‌نظران علم مدیریت، همواره روی اهمیت فرهنگ سازمانی و نقشی که عامل فرهنگ در یک مجموعه ایفا می‌کند، تأکید مؤکدی داشته و دارند. همه ما احتمالاً یک درک کلی از مفهوم فرهنگ سازمانی داریم اما شاید هنوز آن‌طور که بایدوشاید به نقش محوری آن فکر نکرده باشیم.

اگر می‌خواهید فرهنگ سازمانی را بهتر بشناسید و با اجزای تشکیل‌دهنده و ویژگی‌های یک فرهنگ عالی آشنا شوید، مطالعه مطلب فرهنگ سازمانی در دنیای امروز را قویاً به شما عزیزان پیشنهاد می‌کنیم. اما قصد داریم این مقاله را به معرفی 7 مورد از مهم‌ترین دلایل اهمیت فرهنگ سازمانی اختصاص دهیم.

 

اهمیت فرهنگ سازمانی

 

  1. فرهنگ، هویت درونی و بیرونی سازمان را تعیین می‌کند

پنج خصوصیتی که فرهنگ سازمانی‌تان را به بهترین شکل ممکن توصیف می‌کنند، روی یک برگه کاغذ بنویسید. در اینجا ممکن است به مواردی مثل تعادل مناسب بین کار و زندگی، تیم‌محوری یا برگزاری جلسات مستمر و ... اشاره کنید. حالا درباره هر کدام از مواردی که روی کاغذ نوشته‌اید، چند دقیقه فکر کنید و ببینید این خصوصیات چرا برای سازمان مهم هستند و چه عواملی باعث اهمیت آن‌ها برای سازمان و همین‌طور مشتریان آن می‌شوند؟

یکی از دلایل اهمیت فرهنگ سازمانی این است که به خودتان و دیگران نشان می‌دهد شرکت شما چطور کار می‌کند و نحوه تعامل آن با کارکنان، مشتریان، شرکای تجاری و سازمان‌های دیگر چگونه است؟ به‌عبارت‌دیگر، فرهنگ سازمانی را می‌توان به‌مثابه صدایی دانست که در همه جنبه‌های کسب‌وکارتان، طنین‌انداز می‌شود. فرهنگ، هویت و وجهه‌ی سازمان‌ها را نشان می‌دهد و به‌طور هم‌زمان، در کیفیت درکی که کارکنان و مشتریان از سازمان دارند، نقش اصلی را ایفا می‌کند.

  1. فرهنگ، نشان‌دهنده ارزش‌های اصلی سازمان شماست

اهمیت فرهنگ سازمانی تا حد زیادی به بازتاب ارزش‌های اصلیِ مجموعه مربوط می‌شود. شیوه و سازوکار تجارت، نحوه مدیریت امور، شکل تعامل تیمی و چگونگی برخورد با مشتریان، همه و همه تکه‌هایی از یک پازل هستند که وقتی در کنار هم چیده شوند، تصویر متمایزی از یک سازمان می‌سازند. تصویری که درواقع نماینده‌ی مجموعه بوده و باور و اعتقاد مدیران یا مالکان آن را درباره شکل اداره سازمان نشان می‌دهد. به‌طور خلاصه، فرهنگ، برآیندی از باورها و ارزش‌های عملی و واقعی سازمان شماست.

اگر ارزش‌ها و باورهای اساسی شما با فرهنگ و تصویری که سازمان در عمل از خودش به نمایش می‌گذارد، مطابقت نداشته باشند، کارکنان، مشتریان و به‌طورکلی، ذینفعان سازمان، خیلی زود به این مغایرت پی ببرند. این بدان معناست که ارزش‌های اساسی شما فقط مُشتی واژه‌های زیبا و البته بدون کاربرد هستند. واژه‌هایی که اعتقاد راستینی در پس آن‌ها وجود ندارد.

  1. فرهنگ می‌تواند کارکنان را به مدافعان یا منتقدان سازمان تبدیل کند

اهمیت فرهنگ سازمانی را باید از جنبه تأثیر آن روی کارکنان و تبدیل آن‌ها به دو دسته‌ی حامی یا منتقد نیز مورد بررسی قرار دهیم.

کارکنان، در وهله نخست و قبل از ملحق شدن به سازمان، خواهان دریافت حقوق کافی و مزایای مناسب هستند. آن‌ها بعد از شروع کار، دوست دارند احساس اهمیت کنند و به این نتیجه برسند که آنچه انجام می‌دهند، مهم و تأثیرگذار است. وقتی کارکنان چنین احساسی داشته باشند، آنگاه به‌احتمال‌زیاد، حامی فرهنگ سازمان می‌شوند. یعنی نه‌تنها در شکل‌گیری آن به‌طور فعالانه مشارکت می‌کنند، بلکه به مُروِّجان آن فرهنگ تبدیل می‌شوند و به معنای واقعی کلمه، با آن زندگی خواهند کرد.

چطور باید به چنین نقطه‌ای رسید؟ وجود یک سیستم مؤثر برای شناخت و قدردانی، یک راهکار خوب برای این منظور است. فرهنگی که موفقیت‌های فردی و تیمی را جشن می‌گیرد و به کارکنان، اعتبار می‌بخشد، همان فرهنگی است که احساس واقعی موفقیت را در آن‌ها ایجاد می‌کند. اگر فرهنگ حاکم بر یک مجموعه، قادر به ایجاد چنین تأثیری نباشد، آنگاه ممکن است کارکنان را به منتقدان سرسخت سازمان تبدیل کند.

  1. فرهنگ سازمانی به حفظ بهترین کارکنان سازمان کمک می‌کند

نرخ حفظ کارکنان در سازمان‌هایی که به اهمیت فرهنگ سازمانی و مبانی اجتماعی آن پی برده‌اند، بیشتر است. فرهنگی که به کارکنان، احساس ارزش را به‌عنوان عضوی از یک جامعه القا می‌کند، در حفظ سرمایه‌های انسانی سازمان، موفق‌تر است. این تعلق‌خاطر را می‌توانیم برای اغلب کارکنان یک عامل انگیزشی بسیار قدرتمند بدانیم.

اگر از کارمندان خوب و شایسته بپرسیم که چه عواملی آن‌ها را به ماندن در سازمان مجاب می‌کنند، قطعاً یکی از پاسخ‌هایشان، "افراد" است. فرهنگ حاکم بر سازمان با محوریت افراد و کارکنان عضو آن سازمان است که معنا و جذابیت پیدا می‌کند. تمرکز فرهنگ بر افراد، باعث بهبود تعامل، خلق یک تجربه کاری منحصربه‌فرد و افزایش ارتباطات انسانی سازنده در محیط کار می‌شود.

 

چطور فرهنگ سازمانی را ایجاد کنیم؟

 

  1. فرهنگ سازمانی به همسوسازی مؤثر کمک می‌کند

ایفای نقش به‌عنوان یک عامل جهت‌دهنده، از دیگر دلایل اهمیت فرهنگ سازمانی است. این نقش بالأخص در ارتباط با کارکنان جدید که معمولاً نسبت به فرهنگ سازمان، دچار ابهام و تردید هستند، اهمیت زیادی دارد. فرهنگ سازمانی، به‌عنوان یک نیروی راهنما و هدایتگر کارکنان عمل می‌کند؛ بنابراین مهم است که این جهت‌دهی از همان مرحله همسوسازی آغاز شود.

فرهنگ سازمانی غنی، فرایند آنبوردینگ یا همسوسازی کارکنان جدید را تسهیل می‌کند و باعث می‌شود آن‌ها خیلی سریع‌تر با محیط سازمان و ارزش‌های اساسی آن خو بگیرند. به‌این‌ترتیب، جامعه‌پذیری کارکنان آسان‌تر می‌شود و آن‌ها می‌توانند در کمترین زمان ممکن، به حداکثر هماهنگی و بازدهی برسند.

  1. فرهنگ، سازمان را به یک تیم تبدیل می‌کند

فرهنگ سازمانی موفق، کارکنان سازمان را گرد هم آورده و بین آن‌ها هم‌راستایی و همگرایی ایجاد می‌کند. به‌این‌ترتیب، دیدگاه‌ها و اهداف مختلف را می‌توان با یک مأموریت مشترک در پس یک فرهنگ سالم تجمیع کرد. چنین فرهنگی، انتظاراتی را درباره نحوه رفتار و عملکرد و همین‌طور همکاری کارکنان با یکدیگر تعیین می‌کند که باعث می‌شود آن‌ها بتوانند به‌عنوان یک تیم در سازمان با هم کار کنند.

از بین بردن مرز بین تیم‌های کاری مجزا در سازمان، یکی دیگر از علل اهمیت فرهنگ سازمانی است. این امر ضمن بهبود گردش امور، هم‌افزایی سازمانی را به ارمغان می‌آورد. در مقابل، فرهنگ سازمانی نامناسب که بعضاً تحت عنوان "فرهنگ سازمانی سمی" هم شناخته می‌شود، هرگز توانایی انجام چنین کاری را ندارد.

  1. فرهنگ سازمانی روی کارایی و سلامتی کارکنان تأثیر می‌گذارد

یکی از ملموس‌ترین دلایل اهمیت فرهنگ سازمانی، اثرگذاری مستقیم آن بر عملکرد و از آن مهم‌تر، سلامتی کارکنان است. یک فرهنگ سالم، با در نظر گرفتن ارزش‌های اساسی سازمان، نقطه تعادل بهینه‌ای را بین این دو مؤلفه پیدا می‌کند.

آیا تاکنون احساس کرده‌اید که فشار محیط کار باعث به خطر افتادن سلامت جسم و روانتان می‌شود؟ البته کارکنان در هر سازمانی ممکن است گاهی به هر دلیلی خستگی جسمی و روانی را به شکلی گذرا تجربه کنند اما استمرار این مسئله، می‌تواند بر عملکرد یک سازمان تأثیر منفی بگذارد. از سوی دیگر، نتایج پژوهش‌های علمی نشان می‌دهند که بین فرهنگ یک سازمان و سودآوری آن ارتباط معناداری برقرار است. ازآنجایی‌که استرس می‌تواند سیستم ایمنی بدن افراد را ضعیف کند، سازمان‌هایی که استرس زیادی را به کارکنانشان تحمیل می‌کنند، با ابتلای بیشتر کارکنان به بیماری و متعاقباً نرخ غیبت بیشتر روبرو می‌شوند و این مسئله، سودآوری آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

 

فرهنگ سازمانی چیست؟

 

از دیگر دلایل اهمیت فرهنگ سازمانی، تأثیر آن بر انگیزه کارکنان است. وقتی افراد در یک فرهنگ سازمانی سالم کار کنند، انگیزه بیشتری در انجام کار خواهند داشت که این افزایش انگیزه به بهبود بهره‌وری آن‌ها می‌انجامد.

سخن آخر

آنچه گفتیم چکیده‌ای از مهم‌ترین دلایل اهمیت فرهنگ سازمانی بود. مدیران و رهبران سازمانی، باید توجه ویژه‌ای به مؤلفه‌ی فرهنگ داشته باشند. سازمانی که فرهنگ مشخصی نداشته باشد، درواقع هویت و شناسنامه ندارد و نمی‌تواند جهت‌گیری درستی در انجام فعالیت‌هایش داشته باشد. هرچند که یک سازمان، حتی اگر هم نخواهد، باز هم در سایه‌ی یک فرهنگ غالب فعالیت می‌کند.

مدیران و رهبرانی که اهمیت فرهنگ سازمانی را درک کنند، پیوسته در راستای اعتلای آن می‌کوشند و در این بین، امکان مشارکت کارکنان را نیز در بهبود فرهنگ سازمان فراهم می‌آورند.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: