چه عواملی باعث ترغیب کارکنان به ادامه همکاری با شرکتها میشوند؟ این سؤالی بسیار مهم است و تا زمانی که مدیران و رهبران، پاسخ آن را ندانند، نمیتوانند در حفظ کارکنان شایسته و مؤثر، موفق عمل کنند.
حفظ نیروی انسانی کارآمد نهتنها کماهمیتتر از جذب استعدادهای برتر نیست، بلکه از برخی جنبهها اهمیت بهمراتب بیشتری دارد. وقتی یک کارمند مستعد را جذب میکنید، آن کارمند به بخشی از داراییهای شرکت تبدیل میشود. کارمندی که چند سال در یک شرکت کار میکند، تجربه و دانش ارزشمندی به دست میآورد و اگر قرار باشد شرکت، کارکنان شایستهاش را بعد از چند سال، بهراحتی از دست بدهد، متحمل خسارات سنگینی میشود.
با جدایی هر کارمند، درواقع بخشی از منابعی که شرکت صرف رشد و پیشرفت او کرده، تلف میشود و بیتردید میدانید که فرایند جایگزینی یک کارمند با نیروی جدید، چقدر میتواند سخت، پرهزینه و زمانبر باشد. شرکتها باید تا جایی که میتوانند نرخ حفظ کارکنانشان را بالا نگه دارند و با ارائه دلایلی قانعکننده، زمینه ترغیب کارکنان به ادامه همکاری با مجموعه را فراهم سازند. در اینجا میخواهیم سه عامل طلایی را که باعث حفظ کارکنان ارزشمند شرکت میشوند، به شما همراهان همیشگی تینت معرفی کنیم.
تعهد سازمانی، قویترین عامل ترغیب کارکنان به ادامه همکاری با شرکت است. اغلب کارکنان به این خاطر از ادامه همکاری با یک شرکت دست میکشند که آن تعهد لازم را نسبت به مجموعه در خودشان احساس نمیکنند. نتایج یک پژوهش در آمریکا نشان داد که فقط 32 از کارکنان نسبت به شرکتی که برای آن کار میکنند، متعهد هستند. این آمار را میتوانیم با اندکی کموزیاد به کشورهای دیگر دنیا مثل ایران هم تعمیم دهیم که در این صورت، احتمالاً اوضاع بهمراتب بدتر میشود.
تعهد واقعی زمانی ایجاد میشود که فرد، پیوند ذهنی و عاطفی محکمی را با وظایف، مأموریتها، مدیران، همکاران و درنهایت کل مجموعه احساس کند. بهعبارتدیگر، خروجی این پیوند نیرومند ذهنی و عاطفی، همان چیزی است که به آن تعهد میگوییم. تعهد سازمانی، نهتنها باعث ترغیب کارکنان به ادامه همکاری با شرکت میشود، بلکه در فرد، انگیزه مضاعفی برای دستیابی به نتایج و اهداف مشترک ایجاد میکند.
کارکنان متعهد، کارکنانی هستند که از نظر احساسی به شرکت، وابستگی زیادی دارند. این کارکنان وقت، انرژی و اساساً هر آنچه را دارند، برای موفقیت مجموعه، وسط میگذارند و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. با استناد به گالوپ، کارکنان متعهد 59% کمتر از سایر کارکنان به ترک شرکت و یافتن شغل جدید فکر میکنند.
برای ایجاد تعهد و متعاقباً ترغیب کارکنان به ادامه همکاری:
موارد فوق نشان میدهند که ترغیب کارکنان به ادامه همکاری با شرکت تا حد زیادی به کیفیت شناخت شما از آنها و علایقشان در مرحله استخدام بستگی دارد.
یکی دیگر از عوامل مؤثر در ترغیب کارکنان به ادامه همکاری با مجموعه، احترام گذاشتن به آنهاست. مدیران باید ضمن نشان دادن علاقه و درک متقابل، شأن انسانی کارکنان را حفظ کرده و رفتار محترمانهای با آنها داشته باشند. حفظ شأن و حرمت کارکنان، صرفاً به رفتار مؤدبانه با آنها خلاصه نمیشود. مدیران باید این پیام را به کارکنان برسانند که به آنها توجه دارند، تلاششان را ارج مینهند و از زحماتشان، قدردانی میکنند. کارکنانتان را با ربات اشتباه نگیرید؛ آنها انسان هستند!
همه انسانها شخصیت و عواطف دارند و اگر یک شرکت با کارکنانش، مانند یک شی رفتار کند، آنها احساس میکنند که مورد بیاحترامی قرار گرفتهاند و طبیعتاً در اولین فرصتی که برایشان فراهم شود، شرکت را ترک میکنند. اما اگر شأن انسانی کارکنان، محترم شمرده شود، آنها نیز نسبت به مجموعه، توأم با محبت و احترام متقابل رفتار میکنند و بهاینترتیب، احتمال ماندن آنها و همکاری بلندمدت با شرکت، افزایش مییابد.
همانطور که گفتیم، قدردانی از زحمات کارکنان یکی از مهمترین مؤلفههای ارج نهادن آنهاست. شرکتی که تلاش نیروی انسانیاش را زیر نظر میگیرد و بابت آنچه انجام میدهند، از آنها به اَشکال مختلف قدردانی میکند، بهتر میتوان در کارکنان انگیزه ایجاد کند. این انگیزه بهنوبه خود، اشتیاق به کار کردن را در افراد افزایش میدهد و زمانی هم که اشتیاق وجود داشته باشد، ترغیب کارکنان به ادامه همکاری با مجموعه آسانتر میشود.
دوستی دارم که صاحب یک کسبوکار کوچک با حدود 20 کارمند است و چهار کارمندش، بیشتر از ده سال است که با او کار میکنند. این همکاری بلندمدت نهفقط برای من، بلکه از نگاه همه، جالب و ستودنی بود. مدتی قبل، دلیل این همراهی را از دوستم جویا شدم و پاسخ او یک جمله بود: با کارکنان در سطح فردی (شخصی) ارتباط برقرار کن. او در ادامه گفت: من مفاهیم کار و خانواده را درهمآمیختهام و به تو اطمینان میدهم که این یک معامله دو سر برد است؛ هم برای شرکت و هم برای کارکنان.
جملهای که دوستم گفت، نگرش جدیدی را نسبت به ترغیب کارکنان به ادامه همکاری با شرکت در من ایجاد کرد. وقتی با کارکنان در سطح فردی رفتار میکنید، آنها نیز از نظر احساسی با شرکت شما ارتباط برقرار میکنند. در بستر این ارتباط، علاقه و تعامل بیشتر شکل میگیرد و این افزایش متعاقباً، به بهبود عملکرد کارکنان منجر میشود. این فرایندها، از نظر ذهنی و عاطفی، خروجی مثبتی دارند که ترغیب کارکنان به ادامه همکاری را تسهیل میکند.
باخبر شدم چند سال قبل و زمانی که خواهر کوچکتر یکی از همان چهار کارمندی که در شرکت دوستم کار میکنند، به یک بیماری سخت مبتلا شده بود، دوستم بخش زیادی از هزینههای پزشکی او را پوشش داد. حدود سه سال بعد، زمانی که شرکت، دچار بحران مالی شدیدی شده بود و در آستانه ورشکستی قرار داشت، آن کارمند با وجود مشکلات مالی عدیده، تقریباً شش ماه بهصورت رایگان برای دوستم کار کرد. او میگفت: تا زمانی که وضع شرکت روبهراه نشده، فقط به دیگران حقوق بدهید. من کارمند شما نیستم، من برادر شما هستم! بعد از حدود 4 ماه، اوضاع رفتهرفته بهتر شد و صدالبته که محبت و همراهی آن کارمند از سوی دوست من بیپاسخ نماند.
این اتفاق میتواند برای شرکتهای دیگر هم رخ دهد. اگر بهعنوان یک مدیر، نیروی انسانی را نه به چشم کارمند بلکه به چشم عضوی از یک خانواده نگاه کنید، نهتنها کار سختی برای ترغیب کارکنان به ادامه همکاری با مجموعه ندارید، بلکه احتمالاً خود آنها حتی در سختترین شرایط، مشتاقانه در کنار شما میمانند.
نرخ بالای ترک خدمت، یکی از بزرگترین معضلات مربوط به منابع انسانی در شرکتهاست. این وضعیت، ضمن مخدوش ساختن وجههی برند کارفرمایی شرکت، هزینههای مالی و زمانی سنگینی را برای یافتن نیروی جایگزین به سازمان تحمیل میکند. به همین دلیل، ترغیب کارکنان به ادامه همکاری، اهمیت بسیار زیادی دارد.
تشویق کارمندان به ادامه همکاری، در وهله اول، مستلزم ایجاد تعهد در آنهاست. این تعهد باید با رفتار مبتنی بر حفظ شأن و قدردانی از تلاشهای نیروی انسانی تقویت شود و در مرحله آخر، اگر شرکت بتواند ارتباط مؤثری را در سطح فردی با کارکنان برقرار کند، آنگاه میتواند تا حد زیادی، از بابت همراهی بلندمدت نیروی انسانی آسودهخاطر باشد.