رضایت کارکنان در قرن بیستویکم اهمیت بسیاری دارد. انسانها موجودات خلاقی هستند که نمیتوان ارزش آنها را بهسادگی با معیارهای مادی سنجید. اما اگر منابع انسانی یک سازمان رضایت شغلی نداشته باشند، آیا آن مجموعه میتواند بهسوی موفقیت در حرکت باشد؟
پیش از پرداختن به شیوه و متغیرهایی که باید برای سنجش رضایت کارکنان مدنظر قرار بگیرند، بد نیست «رضایت شغلی» را تعریف کنیم. از نگاه علم مدیریت رضایت شغلی یعنی اینکه یک فرد شاغل در سازمان نسبت به موقعیت شغلی، مسئولیتها و وظایف، حقوق و مزایا همچنین نحوه مدیریت سازمان و برخورد مدیران ارشد با کارکنان از جمله خودش، حس مثبتی دارد یا نه. البته مقصود این نیست که تنها در شرایطی رضایت شغلی پدید میآید که همه موارد مذکور یا آیتمهای مشابه دیگر در بالاترین سطح ممکن قرار داشته باشند، بلکه هدف بهدست آوردن یک معیار کمّی و کیفی از سطح رضایت کارکنان و حس کلی آنها نسبت به سازمان است.
از قضا همیشه رضایت شغلی در سایه فراهم بودن همه امکانات بهوجود نمیآید. بارها شده در یک شرکت کوچک، با حداقل میزان دستمزد سطح رضایت شغلی کارکنان که توسط یک مدل علمی یکسان سنجیده شده در قیاس با سازمانی عریض و طویل چند پله بالاتر بایستد. اگر در جستوجوی دلیل این موضوع باشید نیز احتمالا ریشه را در جو صمیمانه و میزان آزادیعمل منابع انسانی آن شرکت خواهید یافت. گاهی روابط انسانی میان همکاران، تا جایی رشد میکند که آنها تبدیل به یک خانواده میشوند. در چنین شرایطی رضایت شغلی نیز ارتقاء قابلتوجهی خواهد یافت.
همانگونه که در ابتدا نیز ذکر شد، منابع انسانی مهمترین دارایی و سرمایه هر سازمان هستند. برخلاف سبک مدیریت کلاسیک که تا اوایل و حتی اواسط قرن بیستم ادامه داشت و انسانها را موجوداتی رباتگونه و ماشینی، بدون احساس، بهاصطلاح از زیر کار در رو و درمجموع غیرقابل اطمینان میپنداشت، رهیافتهای مدرن مدیریتی همواره در راستای درک روحیات کارکنان و فراهم آوردن بهترین شرایط و امکانات برای آنها حرکت میکنند. بر همین اساس سنجش رضایت کارکنان در قالب یک پروژه علمی و عملیِ قابل اعتماد برای مدیران اهمیت ویژه دارد. مدیر یا مدیران ارشد یک سازمان امروزی علاقه دارند با استفاده از یک مدل مناسبسازیشده با شرایط مجموعه آنها، میزان دقیق و حقیقی رضایت کارکنان را بسنجند و به دادههایی درست و قابلاطمینان دسترسی بیابند. بهاینترتیب طراحی یک مدل ارزیابی صحیح و کارآمد یا مناسبسازی مدلهای علمی روز برای هر سازمان توسط مدیران و کارکنان بخش مدیریت منابع انسانی از اهمیت بالا و نقش بیبدیلی در انعکاس نیازها و خواستههای کارمندان برخوردار است.
یک سازمان، شرکت یا حتی کسب و کار کوچک نیاز دارد رضایت کارکنان خود را با استفاده از یک سیستم تحلیلی و تحقیقی جامع که هم رویکرد کیفی به موضوع دارد و هم رویکرد کمی بسنجد. نمیتوان برخی آیتمها را برجستهتر کرد و درباره برخی موضوعات که شاید در نظر کارکنان بسیار پراهمیت و از نگاه مدیران کمارزش باشند، پژوهشی صورت نداد. باید فرهنگ جاری سازمان را بهدقت مورد مطالعه قرار داد و طبق آن پیش رفت. همچنین وقتی قرار است یک سازمان بهسوی تغییر و تحول حرکت کند، سنجش رضایت کارکنان و بهدست آوردن اطلاعات دقیق از سطح فعلی رضایت شغلی یکی از نخستین اقداماتی است که باید دستور انجام آن از سوی مدیر صادر شود. وقتی میخواهیم نیروها را به چالش بکشیم و تغییرات اساسی را در سازمان جاری کنیم، باید پیش از هر اقدامی بدانیم کارکنان در شرایط فعلی تا چه اندازه از شغل خود راضی هستند. اگر مدیری بدون مطالعه رضایت کارکنان دست به تغییر بزند، به احتمال قریب به یقین در دام مدیریت نامناسب تغییرات و تحولات گرفتار خواهد شد. سنجش رضایت کارکنان پیش از کلید زدن تغییر حتی میتواند دید صحیحتری از آنچه باید در سازمان متحول شود بهدست خواهد داد و حتی میتواند استراتژی تدوین شده جهت مدیریت پروژه تغییر را به مسیر متفاوتی هدایت کند.
پرسشنامهها و مدلهای مختلفی برای برای سنجش رضایت کارکنان از مجموعهای که در آن مشغول به کار هستند وجود دارد؛ اما همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، این موضوع اهمیت زیادی دارد که مدل پیمایش رضایت شغلی کاملا منطبق بر نیازهای سازمان مدنظر باشند. به همین دلیل انتخاب صحیح پرسشنامه و مدل نظرسنجی و حتی طراحی آن متناسب با شرایط ویژه یک مجموعه پیش از آغاز فرآیند سنجش رضایت شغلی نیروهای سازمان از اهمیت ویژهای برخوردار است. گاهی برای اجرای این فرآیند میتوان امور را با استفاده بخش منابع انسانی فعال در خود سازمان پیش برد و گاه نیاز است از خبرگان و استادان خارج از مجموعه کمک گرفت. اما در هر 2 صورت، رعایت برخی نکات ساده و جزئی اما مهم میتواند روی کیفیت کار و نتیجهای که از آن حاصل میشود، اثر محسوسی داشته باشد. در ادامه چند نکته را درخصوص سنجش رضایت کارکنان بیان خواهیم کرد.
سنجش رضایت کارکنان سازمان اقدامی است که هرگز نباید بدون مطالعه و سرسری اجرا بشود. برای انجام این پیمایش اگر بخش توسعه منابع انسانی فعال و قدرتمندی در مجموعه خود دارید، بهترین نیروها را در قالب یک تیم منسجم مسئول اجرای آن کنید. اما چنانچه تصور میکنید بهتر است از خبرگان و موسسات خارج از سازمان کمک بگیرید، هرگز بهعلت صرفهجویی در منابع، پروژه سنجش میزان رضایت کارکنان را معلق نکنید. یک مدیر تنها در شرایطی میتواند موفق باشد که شناخت مناسبی از منابع انسانی سازمان تحت مدیریتاش داشته باشد و در راستای رضایتمندی آنها گام بردارد. پیشتر مشتری برای مدیران از همهچیز و همهکس مهمتر بود؛ اما اکنون باید اول رضایت کارکنان را تامین کرد. باور داشته باشید وقتی کارمندان شما رضایت شغلی بالایی داشته باشند، مشتریها نیز از مجموعهتان ناراضی خارج نخواهند شد.