همکاری تیمی زمانی اتفاق میافتد که افرادی با مهارتهای مکمل کنار هم قرار بگیرند. در چنین شرایطی اگر بتوان فرهنگ سازمانی را به گونهای تیممحور تدوین کرد، همافزایی رخ خواهد داد. نتیجه همافزایی نیز همه محاسبات و معادلات را بر هم میریزد و دیگر 2 به علاوه 2 برابر 4 نخواهد شد و عدد بالاتری را نشان میدهد. به هر حال همه آدمها متخصص تمام امور نیستند و ضعف یک فرد، نقطه قوت دیگری است و برعکس. پس اگر با هماهنگ کردن نیروهایی که ضعفهای یکدیگر را میپوشانند و قوتها را افزایش میدهند یک همکاری تیمی موفق رقم بزنیم، سازمان و کسبوکار خود را با سرعت برق و باد به سرمنزل مقصود میرسانیم.
البته هرگز نباید همکاری تیمی را با کار گروهی اشتباه گرفت. در یک کار گروهی افراد به صورت فردی امور را پیش میبرند اما در همکاری تیمی ارتباطات درونگروهی و روابط خاصی بر اساس اهداف تیم و فرهنگ سازمانی شکل میگیرند. همین ارتباطات و تعریف صحیح آنهاست که موجب سینرژی یا همافزایی میشود و کارکرد تیم را بالا میبرد.
اعضای یک تیم واقعی نسبت به یکدیگر با انعطاف بالایی برخورد میکنند، گذشت و بخشش بیشتری در برابر همتیمیها دارند و خودخواهی را به فراموشی سپردهاند. همکاری تیمی در سایه همفکری، احساس ارزش و توانمندی بیشتر، ارتقاء قدرت تجزیه و تحلیل افراد و حل بهتر مشکلات، یادگیری و صرفهجویی در زمان کارکرد یک گروه را به حد بیشینه خود میرساند. پس باید از مدیریت سنتی گذر کرد و با تفکر تیممحور رهبری سازمانها و کسبوکارها را بر عهده گرفت. دوران این سئوال که «برای چه کسی کار میکنید؟» مدتهاست سپری شده. اکنون دوره ما به جای من و ایجاد تعلق به سازمان در وجود تک تک منابع انسانی است.
تقریبا برای همه روشن است که همکاری تیمی میتواند یک معجزه برای سازمانها و کسبوکارهای امروزی باشد. اگر روحیه همکاری تیمی در وجود اعضای یک سازمان تقویت شوند، کارایی کل آن مجموعه بالا میرود. آمار میگویند موفقیت تیمهای اثربخش تا بیش از 90 درصد تضمین شده است. اما اگر بخواهیم به صورت موردی مزایای همکاری تیمی را بیان کنیم باید موارد زیر را در نظر داشته باشیم.
همکاری موجب میشود اعضای سازمان آزادانهتر فعالیت کنند و از بند نظارتها و کنترلهای دست و پاگیر مدیریت کلاسیک رها شوند. در چنین شرایطی وقتی هر کسی درست سر جای خودش نشسته باشد، قوه خلاقیت و نوآوری نیروهای سازمانی بارور میشود. چه چیزی بهتر از نوآوری برای یک سازمان؟ انسانها وقتی با همکاری تیمی امور را پیش میبرند دائم در معرض تجربیات و ایدههای همتیمهای خود قرار میگیرند و همین ایدهها میتوانند به صورت زنجیروار در ذهن همه اعضای تیم جرقه بزنند و نتیجهاش یک آتشبازی بزرگ بشود.
به همین دلیل است که شرکتهای بزرگ و شناخته شده در زمینه نوآوری در گوشه و کنار دنیا با یکدیگر همکاری میکنند و همنشینی برندها پدید آمده است. زیرا همکاری تیمی حتی خارج از یک کسبوکار نیز مزایای بسیاری برای همه طرفها دارد.
وقتی افراد جزئی از یک تیم باشند، احساس ارزشمندی بالاتری خواهند داشت و تعامل بیشتری با همکاران خود برقرار میکنند. به همین دلیل کارها به یکدیگر گره نمیخورند و افراد با تعلق خاطر بیشتر نسبت به تیم و سازمان خود کارها را با احساس تعهد و مسئولیتپذیری بالاتری انجام میدهند. در چنین شرایطی رضایت شغلی منابع انسانی تا حد قابل توجهی افزایش مییابد. انسان وقتی احساس ارزشمند و توانمند بودن داشته باشد، صاحب عزت نفس میشود. اعتماد به نفس نیز زیر مجموعهای از عزت نفس است. همکاری تیمی به شیوه صحیح عزت نفس و اعتماد به نفس را در وجود افراد از نو میسازد و به آنها هویتی میدهد که مایه افتخارشان باشد.
پیشتر نیز عنوان کردیم که همکاری تیمی موجب میشود تیمها در زمان صرفهجویی کنند. تیمهای چابک کارها را به طور متوسط با سرعت بالاتری نسبت به سیستمهای سنتی انجام میدهند. جالب است که سرعت بالاتر تیمها در انجام امور نه تنها موجب افت کیفیت نمیشود، بلکه سبب خواهد شد پروژهها به شکل کیفیتری به سرانجام برسند. زمان کمتر و کیفیت بالاتر نیز برابر است با بهرهوری بیشتر.
عصر، عصر ملنیالهاست. ملنیال چیست؟ Millennial به انسانهایی گفته میشود که متولد هزاره جدید هستند. افرادی که پیشبینیها میگویند تا سال 2025 تقریبا 80 درصد فعالیتهای اجرایی جهان را به عهده خواهند گرفت. اما ملنیالها یک ویژگی منحصر به فرد دارند که در نسلهای پیشین کمتر به چشم میخورد. متولدین هزاره سوم شیفته فناوری هستند و زندگیشان به شدت وابسته به دنیای دیجیتال است. به همین دلیل جوانهای امروزی اکثر امور زندگی خود را با استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی مدیریت میکنند. این زندگی اجتماعی مجازی از کودکی به ملنیالها همکاری تیمی را آموخته و به همین علت آنها چندان نسبتی با مدیریت ریاستی ندارند و در فضای خشک مدیریتی ترجیح میدهند فریلنسر و خوداشتغال باشند تا کارمند یک سازمان عریض و طویل. اما ملنیالها عمده نیروی جوان جامعه بینالمللی امروز را تشکیل میدهند و نمیتوان بدون بهره گرفتن از استعدادهای سرشار آنها جهان را به سوی پیشرفت هدایت کرد. اگر همکاری تیمی در سازمانها نهادینه شود و مدیران سنتی یا تفکرات خود را اصلاح کنند یا وارد دوران بازنشستگی شوند، خیل نیروهای جوان میتوانند با اشتیاق از طریق همکاری تیمی جذب سازمانها و شرکتهای بزرگ شوند. چه بخواهیم چه نخواهیم آینده بشر در دستان ملنیالهاست.
همکاری تیمی موجب میشود همه اعضای تیم در معرض دید قرار داشته باشند، به آسانی ابراز وجود و اظهار نظر کنند و قابلیتهای خود را به نمایش بگذارند. اگر روحیه همکاری تیمی در یک مجموعه جاری باشد فرصت پیشرفت با عدالت بیشتری در میان منابع انسانی توزیع میشود و همین موضوع زمینه را برای بالا بردن انگیزه و اشتیاق به فعالیت فراهم میکند. وقتی پروژهها توسط تیمها انجام بشوند، شایستگی و مهارت بنای پیشرفت خواهد بود و روابط مخرب کم کم در لایههای مختلف مدیریتی، تصمیمگیری و اجرایی رنگ میبازند.
وقتی گروهی از انسانها با توانمندیهای مکمل را گرد یکدیگر بیاورید، دنیای جدیدی در سازمان شکل میگیرد. فضا باز میشود، طوفان فکری به راه میافتد و همه افراد با بحث و تبادل نظر سعی میکنند شیوههای تازهای برای انجام کارها ابداع کنند. در چنین جو پیشرو و نوآوری اتفاقهایی رخ میدهد که دلیل محکمی برای تاکید بر اهمیت همکاری تیمی است. از جمله این رویدادها و دستاوردها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
برای اینکه بتوانید روحیه همکاری تیمی را به شکل صحیح آن در کسبوکارتان به وجود بیاورید، باید با فکر و استراتژی گامهای شمرده بردارید. در تیمها تعیین وظایف اهمیت زیادی دارد و نباید بنای دیوار همکاری تیمی را کج گذاشت. اگر قصد دارید سازمان خود را به صورت تیممحور مدیریت کنید و نمیدانید کار را از کجا باید استارت بزنید، با سامانه تینت یا شبکه فناوری و نوآوری ایران تماس بگیرید. مطمئن باشید به کمک یکدیگر راه کسبوکارتان را برای شروع همکاری تیمی پیدا میکنیم.