فرسودگی شغلی معمولا به عنوان فرسودگی شدید فیزیکی و عاطفی تعریف میشود که منجر به فقدان کارآیی حرفهای، افزایش بدبینی، عدم مشارکت و کاهش انرژی میشود. در ادامه به معرفی علائم هشداردهنده که به فرسودگی کارمندان اشاره دارد میپردازیم.
علائم هشداردهنده احتمال فرسودگی یک کارمند متفاوت و متعدد هستند. پس همراه ما باشید تا با مهمترین آنها آشنا شوید.
شما باید به سلامت روان کارکنان اهمیت دهید و مشکل فرسودگی کارمندان خود را جدی بگیرید. چندین راه وجود دارد که به کمک آنها میتوانید سلامت روانی کارمندان را در اولویت قرار دهید:
از سیستم رتبه بندی احساسی استفاده کنید. یک سیستم رتبه بندی (مثلا مقیاس یک تا ده) ممکن است برای برخی از کارمندان ساده تر از صحبت کردن در مورد جزئیات باشد. شما می توانید از یک سیستم رتبه بندی، به صورت ناشناس یا روشهای دیگر برای تعیین سلامت روانی و وضعیت عاطفی نیروی کار خود استفاده کنید. نتایج چنین سیستمی به شما کمک می کند تا بدانید کجا به بهبود یا کمک نیاز است.
به کارکنان خود بیاموزید که چگونه از نظر روانی سالم باشند. برای انجام این کار احتمالا به جلسات آموزشی یا جلسات دیگری در حین کار دارید. آموزش برای دستیابی به سلامت روان بسیار مهم است و به کارمندان خود بیاموزید که چگونه با مسائل شخصی و کاری کنار بیایند و چگونه استرس خود را مدیریت کنند. از متخصصان بهداشت روان دعوت به عمل بیاورید تا این موارد را به تیم شما و کارمندانتان نکات مهم را آموزش دهند و حتی برای آنها جلسات مشاوره محرمانه ترتیب دهند.
چگونگی تشخیص مشکلات سلامت روان را یاد بگیرید. لازم نیست ذهن افراد را بخوانید یا به عنوان یک متخصص بهداشت روان عمل کنید، فقط کافی است یاد بگیرید که برخی از مسائل و مشکلات را چطور باید تشخیص دهید. مدیران باید در مورد کارکنانی که ممکن است به کمک یا تشویق نیاز داشته باشند، آموزش ببینند.
برخی از پاداشها باید صرفا به این دلیل وجود داشته باشند که افراد مهم هستند، نه فقط کارهایی که میتوانند انجام دهند. فشار مداوم برای تلاش بیشتر برای دستیابی به پاداش میتواند منجر به فرسودگی شغلی کارکنان شود. اگر همه مزایا و پاداشها مبتنی بر عملکرد باشند، کارمندان را در مسیر فرسودگی شغلی قرار میدهید.
فرهنگ سازمانی یعنی هنجارهایی که «چرا ما وجود داریم»، «به چه چیزی در کار اعتقاد داریم» و «چگونه کارها را انجام میدهیم» و... همچنین نحوه رفتار کارکنان با یکدیگر و تجربه محیط کار را نشان میدهد. وقتی یک سازمان رفاه را در اولویت فرهنگ خود قرار میدهد و منابعی را برای کارمندان فراهم میکند تا زندگی سالمتری داشته باشند، آنها بهتر از خود مراقبت میکنند. کارمندان یکدیگر را تشویق میکنند تا زندگی کاری سالم، معنادار و سازنده داشته باشند. آنها از یکدیگر در دنبال کردن تعادل ایدهآل بین کار و زندگی حمایت میکنند.
مدیران مسئول ایجاد تجربیات مثبت کارکنان و یادگیری نحوه کاهش استرس در محل کار برای کارکنان هستند. این وظیفه آنها است که انتظارات روشنی تعیین کنند، موانع را از بین ببرند، همکاری را تسهیل کنند و اطمینان حاصل کنند که کارکنان برای انجام بهتر کارشان احساس حمایت کامل میکنند. هنگامی که آنها این کار را انجام میدهند، مدیران میتوانند فرسودگی شغلی را معکوس کنند و کارایی را افزایش دهند. در نهایت، مدیران تا حد زیادی بر احساس کارکنان نسبت به شغلشان تأثیر میگذارند.
باید بدانید که چگونه برای زندگی شخصی و زمان کارکنان خود ارزش قائل شوید و به آنها احترام بگذارید. ممکن است کارمندانی داشته باشید که مشغول کار دیگری هستند. یا شاید آنها برای تامین مخارج زندگی خود نیاز به شغل دوم دارند. شاید شما قادر به پرداخت دستمزدی نباشید که آنها بتوانند با آن زندگی کنند، یا ممکن است آنها به صورت پاره وقت در شرکت شما مشغول به کار باشند. دلیلش هرچه که باشد، احتمالا کارمندانی دارید که تعهداتی خارج از شغل شما دارند، پس نباید آنها را فراموش کنید، بلکه باید به این تعهدات احترام بگذارید. با کارمند خود صحبت کنید. دریابید که چگونه میتوانید در چنین شرایطی با آنها کار کنید. آنچه را که انتظار دارید روشن کنید، اما همچنین به آنها بگویید که مورد حمایت شما قرار خواهید داشت.
برخی از مشاغل به کارکنان این شانس را میدهند که به موقعیتهای بالاتری ارتقا پیدا کنند. اما برخی از مشاغل "شغلهای بنبست" هستند. آنها هیچ شانسی برای پیشرفت ندارند. آن کار آخر خط است، مگر اینکه کارمند برود و جای دیگری کار کند. برای هر شغلی امکان ارتقا به معنای کلاسیک وجود ندارد، اما میتوان اهدافی برای برآورده کردن این نیاز ایجاد کرد تا دلیلی برای کار کردن داشته باشد.
شما باید برای کارمندان خود اهدافی ایجاد کنید که ممکن است شامل برخی از موارد زیر باشد:
همه افراد از دریافت دستمزد اضافی استقبال میکنند. بنابراین حداقل افزایش حقوق کارکنان را واقعبینانه در نظر بگیرید. این اهداف فرصتی را برای افزایش دستمزد فراهم میکنند.
کنفرانسها یا فرصتهای آموزشی ارزشمند را به عنوان یک هدف بلندمدت در دسترس کارمندانتان قرار دهید. با فراهم ساخت حضور یک کارمند در کنفرانس مورد نظر شرایطی را فراهم کنید تا دوباره انرژی مورد نیاز را کسب کند و دوباره در مورد کار خود با اشتیاق بیشتری عمل کند.
اگرچه ممکن است نتوانید موقعیتهای مدیریتی درست و حسابی (عمودی) برای ارتقای کارمندان ایجاد کنید، اما میتوانید موقعیتهای خرد (افقی) را برای کارمندان فراهم سازید. این به این معنی است که برای مثال، ممکن است برای یک افسر ایمنی، شیفتی را در نظر بگیرید که با کمی افزایش حقوق و چند وظیفه و امتیازات جدید همراه باشد.
برخی از مسائل مربوط به سلامت عاطفی و روانی که در فرسودگی شغلی کارکنان دخیل است، به فرهنگ ضعیف در محل کار مربوط میشود. به یاد داشته باشید، فرسودگی شغلی ضرورتا ناشی از کار بیشازحد نیست. زمانی اتفاق میافتد که کارکنان خسته، نگران، استرس، افسرده، ناراحت، ترسیده یا فاقد احساسات مطلوب اجتماعی باشند.
تردیدی وجود ندارد که فرسودگی شغلی یکی از نشانههای مشاغل مدرن است که بهطور فزایندهای سریعتر، پیچیده و سختگیر از مشاغل سنتی هستند. در محل کار، بسیاری از کارمندان احساس میکنند تحت تأثیر خواستههای رقابتی و انتظارات متضاد قرار گرفتهاند. ما در این مطلب تلاش کردیم نکات مفیدی ارائه دهیم، امیدواریم توانسته باشیم در زمینه فرسودگی شغلی و راههای جلوگیری از آن به شما کمک کنیم. از همراهی شما صمیمانه سپاسگزاریم.