استراتژیهای تدوین شده در سازمانها اغلب به دلیل وجود چالشها و موانع مختلف در مسیر اجرای آنها به مشکل میخورد.

برخی از این موانع شامل عدم هماهنگی و ارتباط مؤثر بین بخشها، مقاومت در برابر تغییر توسط کارکنان، نبود منابع کافی مانند بودجه یا نیروی انسانی، و همچنین نبود پیگیری و ارزیابی منظم عملکرد است. برای فائق آمدن بر این مشکلات، سازمانها باید با شفافسازی نقشها و مسئولیتها، بهبود فرآیندهای ارتباطی، و تقویت فرهنگ سازمانی که پشتیبان تغییرات است، به بهبود اجرای استراتژیها کمک کنند. همچنین، آموزش و توسعه مهارتهای کارکنان و ایجاد انگیزههای مناسب میتواند به تسریع در پیادهسازی استراتژیها کمک کند.













