منتور میتواند در حل مشکلات کسبوکار یا مسائلی که در حرفهی خود با آنها مواجهید به شما کمک کند؛ البته درصورتیکه تصمیم بگیرد با شما کار کند. برای پیدا کردن یک راهنما، بهجای فکرکردن به اینکه این اشخاص چه کاری میتوانند برای شما انجام دهند، باید منافع ارزشمندی به آنها ارائه دهید.
این گفتهی دن ساکس مدیرعامل و همبنیانگذار اپدایرکت است. شرکت او که در سال ۲۰۰۹ تأسیس شده، سرویسهای دیجیتالی متنوعی را روی دستگاههای مختلف ارائه کرده و با ۳۵ میلیون کسبوکار در سراسر جهان کار میکند. ساکس در کل زندگی حرفهای خود، بهعنوان یک مربی عمل کرده و با بسیاری از مربیان نیز کار کرده است. او میگوید: اگر کمک منتورهای من نبود، هیچوقت در جایگاه امروزی خود نبودم. منتورها کمک کردهاند تا این ساختار ایجاد شود... ما را به سرمایهگذارها، کارفرماها و مشتریان بالقوه معرفی کردهاند… و در فرایند استخدام و مصاحبهی کارمندان شرکت به ما کمک کردهاند.
منتور خود را شناسایی کنید
پیدا کردن یک منتور آسان نیست. شما میتوانید در ازای خدمات یک متخصص، به او پول پرداخت کنید یا بهطور رایگان برایش کار کنید. بااینحال، این رویکردها ممکن است برای یک مدیر یا رهبر کسبوکار در یک حوزهی تخصصی که با مشغلهی زیاد و کمبود زمان مواجه است، جذاب نباشد.
جان چمبرز، رئیس هیات مدیره و مدیرعامل سابق شرکت سیسکو، یکی از موثرترین مربیان ساکس بوده است. ساکس دو سال پیش، در اجلاس سران وب در لیسبون چمبرز را ملاقات میکند. ساکس میگوید:
من چندبار ایمیل زدم، جوابی نیامد. بعد به او پیامک زدم. او من را به دستیارش ارتباط داد. چندماه طول کشید تا یک قرار با او برنامهریزی کنم... اما من جان را ملاقات کردم و تاثیرگذارترین گفتگوی یکساعتهای را که تا بهحال داشتم تجربه کردم. او فقط گوش میداد و سؤال میپرسید و به من ایده و نظر میداد.
تفاوت بین یک مربی و یک مدیر را درک کنید
بعد از اینکه مربی احتمالی را شناسایی کردید، از خودتان بپرسید آیا این فرد با روش کار مطلوب شما سازگار است و آیا میخواهید طی چندسال آینده طبق روش کاری آنها کار کنید.
یک مدیر در یک شرکت بزرگتر ممکن است آرزوی شغل مدیر بالاسری خود را داشته باشد، اما این بدان معنا نیست که مدیر او باید بهعنوان مربیاش عمل کند. بهطور مشابه، یک کارآفرین مجبور خواهد بود خارج از کسبوکار یا حتی صنعت خود بهدنبال یک مربی با تجربهی مورد نیاز باشد. ساکس میگوید: نکتهی کلیدی شناسایی ارزشی است که این مربیان از کار کردن با شما بهدست میآورند. باید کسی باشد که شما او را تحسین میکنید و برایش احترام قائلید و کسی باشد که تفاوت بین مربیگری و مدیریت را بداند.
دانشجوی خوبی باشید
توسعهی یک ارتباط مفید متقابل بین مربی و منتور ممکن است ماهها یا سالها طول بکشد و این مستلزم این است که هر دو طرف بهطور مرتب ازطریق تلفن یا حضوری با یکدیگر گفتوگو کنند.
همچنین یک دانشجوی خوب برای افزودن ارزش ایجادشده تلاش میکند. بهعنوان مثال، ساکس به این میاندیشد که برای کمک به کسبوکار منتور خود چه کاری میتواند انجام دهد. او همچنین قدردانی از مربیان خود را یک اولویت میداند و این را ازطریق یادداشتهای دستنویس، هدایا و معرفی به افراد ثالثی نشان میدهد که برای هر دو طرف مفید باشند. او میگوید: کلید کارکردن با یک مربی، درک ارزشی است که او فراهم میکند و نیز ارزشی که او از شما بهدست میآورد و بهترین بهره را از اینها کسب کردن.
با برنامهی زمانبندی مربی خود هماهنگ شوید
دانشجویان خوب باید منافعی را که میتوانند به رابطه اضافه کنند، شناخته و در چارچوب برنامهی زمانبندی منتور خود کار کنند. ساکس سه سال اخیر را به مربیگری ۱۰ کارآفرین بهطور مستقیم و از راه دور سپری کرده است. او در زمان آزاد هفتگی خود با این فراگیران کار میکند.
تقویم من بهطور کلی از ساعت هشت تا هفت هر روز هفته رزرو میشود. اگر کسی مایل باشد میتواند به من پیام ارسال کند یا یک مکالمهی پنج دقیقهای بگذارد یا در تعطیلات آخر هفته ملاقات مختصری برای خوردن قهوه یا شام داشته باشد ... همه اینها راههای متفاوتی هستند که آنها میتوانند با من کار کنند.
یک دانشجو با مربی جدید ممکن است انتظار فردی با تجربهی بیشتر را برای ارائهی پاسخ یا توصیه برای انجام کارهای پیشرو داشته باشد. طبق نظر ساکس، این روش تفکر اشتباه است.
یک مربی خوب بهجای گفتن پاسخها، اغلب از شما سوالات درستی میپرسد تا شما را وادار به فکر کردن دقیق در مورد استراتژی یا تاکتیکهای خود کند.
اگرچه یک مربی میتواند به شما کمک کند تا بهطور کامل و عمیق به ایدههایتان فکر کنید و از اشتباهات اجتناب کنید، اما قدم بعدی به انتخاب شما بستگی دارد. ساکس میگوید: هیچ راهحل ساده و سریعی برای مشکلات وجود ندارد.