فرض میکنیم شما رئیس یک شرکت هستید. اخیراً متوجه شده اید که کارهای شرکت با یک سرعت ثابت در حال تکمیل شدن هستند، اما در این بین متوجه کمبود اشتیاق تیم خود هستید. در این حالت باید چهکار کنید؟ حتی اگر بهرهوری شرکت هم در بالاترین سطح خود قرار داشته باشد روحیه تیم شما تضعیف شده باشد، باید چه نوع مهارتهای رهبری را در طولانی مدت دنبال کنید؟ اولین فکر شما ممکن است صحبت با کارمندانتان باشد؛ اما برای درک واقعی رهبری، اولین صحبتی که شما باید داشته باشید، با خودتان است.
شما به عنوان یک رهبر، باید به درون خود نگاه کنید و روی تواناییها و کاستیهای خود متمرکز شوید. توانایی این که از خود بپرسید چگونه میتوانید راههایی برای توانمند سازی و الهام بخشیدن به تیم خود پیدا کنید، یکی از اصلیترین نمونههای مهارتهای رهبری است. روشهای زیادی برای مکالمه با خودتان و تمرکز بر توسعه مهارتهای رهبری وجود دارد.
تعریف کلی رهبری عبارت است از: توانایی الهام بخشیدن و سازماندهی افراد دیگر برای دستیابی به یک هدف مشترک که معمولاً بر اساس یک برنامهریزی خاص انجام میشود. مهارتهای رهبری در هر سازمانی مهم است، زیرا باعث ایجاد تیمهای قدرتمند و انجام موثر وظایف میشود. از آنجا که این یک تعریف همه جانبه است، مجموعه مهارتهای رهبری شما ممکن است با همکاران شما متفاوت باشد. مثلا شما ممکن است مهارتهای "نرم" رهبری مانند صبر، همدلی و عمیق گوش دادن را به کار ببرید در حالی که همکار شما در مهارتهای ریسک پذیری و تصمیم گیری قوی باشد. توسعه مهارتهای رهبری متناسب با استعدادها و نقاط قوت شما، باعث تاثیرگذاری بهتر روی کارتان میشود.
توسعه مهارتهای رهبری یکی از قدرتمندترین اقداماتی است که میتوانید برای تغییر شکل زندگی حرفهای و شخصی خود انجام دهید. این کار باعث توانمند سازی استعدادهای طبیعی شما برای الهام بخشیدن به دیگران میشود. زمانی که مهارتهای رهبری خود را تقویت میکنید، با نقاط قوت و ضعف خود بیشتر آشنا میشوید و این منجر به خودآگاهی و قدرت ارتباط با دیگران میشود.
برای این که به یک رهبر کامل تبدیل شوید باید به سه سوال پاسخ دهید:
درک سبک رهبری شما زمینهساز ایجاد مهارتهای مدیریتی متناسب با ماهیت واقعی شماست. آیا رویکرد رهبری شما دموکراتیک، بینشی، مربیگری، وابسته یا فرماندهی است؟ با درک اینکه در کدام یک از این دستهها قرار میگیرید، راحتتر میتوانید به تقویت مهارتهای رهبری خود بپردازید.
مهارتهای رهبری بدون داشتن نقشه راهی برای بهبود نقاط ضعف شما به چه نتیجهای میرسند؟ در بررسی خود صادقانه به این موضوع پاسخ دهید. آیا شما با نیازها و احساسات دیگران همدل هستید یا فقط بر روی خود تمرکز میکنید؟ آیا شما برای نشان دادن بهترین مهارتهای دیگران با آنها کار میکنید یا بر دیگران تسلط دارید؟ آیا به توانایی تصمیم گیری خود مطمئن هستید یا به آن شک دارید؟ وقتی بدانید نقاط ضعف شما چه هستند، میدانید از کجا شروع به برطرف کردن آنها کنید.
با داشتن ایدهای روشن از نقاط قوت و ضعف خود، آماده ایجاد یک نقشه راه متناسب با سبک رهبری خود خواهید بود. برای مثال اگر کمبود اعتماد به نفس را به عنوان نقطه ضعف خود تشخیص دادید، برای ایجاد اعتماد به نفس قدم بردارید. اگر ارتباط عمومی ضعیف را به عنوان نقطه ضعف تشخیص دادید، شروع به تمرین روشهای ارتباطی موثر کنید. شما با تمرین کردن میتوانید ایدههایی از مهارتهای رهبری را برای موفقیت در هر کاری، در ذهن خود تجسم کنید.
نمونه مهارتهای رهبری زیر، نتایج خلاصه شدهای را در اختیار شما قرار میدهد تا به شما در تبدیل به موثرترین رهبر ممکن کمک کند.
هیچ کس نمیخواهد از کسی مشاوره بگیرد که به آن موضوع، کمتر از خودش اهمیت میدهد. داشتن اشتیاق یعنی تلاش و کوشش و موفقیت. بدون اشتیاق، شما فاقد نوآوری و جنبش خواهید بود. هنگامی که شور و اشتیاقی واقعی نسبت به نتیجه نهایی نشان میدهید، افراد شما برای رسیدن به اهداف خود به کارشان ادامه میدهند.
کارمندان به کسانی که مشتاق کمک به یادگیری و رشد آنها هستند، پاسخ مثبت میدهند. شما باید نسبت به تمام کارهایی که انجام میدهید، از جمله تلاش برای تقویت مهارتهای رهبری، از خود اشتیاق وعلاقه نشان دهید. در این حالت، خواسته شما برای کارمندانتان روشن خواهد بود و همچنین باعث تشویق آنها برای تقویت مهارتهای رهبری خودشان میشوید.
اگر مهارتهای رهبری، دیگران را به انجام عمل خاصی ترغیب نکند، چه فایدهای دارد؟ تحقیقات نشان داده است که مردم برای شخصی که با اعمال خودش، دیگران را وادار به عمل میکند، احترام قائل میشوند. ویژگی اصلی رهبران تحول آفرین، توانایی الگو بودن است. یکی از قدرتمندترین ایدههای مهارت رهبری این است که به اطرافیان خود دقیقاً همان کاری را نشان دهید که دوست دارید ببینید آنها انجام میدهند. قویترین پیامی که میتوانید به تیم خود بفرستید، الگوبرداری از رفتارهایی است که دوست دارید از آنها مشاهده کنید. تیم شما با خود فکر میکند که "اگر آنها بتوانند این کار را انجام دهند، پس من هم میتوانم."
هیچ رهبری از ابتدا با تمام آنچه برای موفقیت لازم است، متولد نمیشود. توسعه مهارتهای رهبری به زمان و تلاش نیاز دارد و با بررسی دقیق نقاط قوت و ضعف شما آغاز میشود. داشتن شناخت قوی از استعدادها و تواناییهای ذاتی شما به آن معنی است که میتوانید از آنها به نفع خودتان استفاده کنید، در حالی که درک نقاط ضعفتان نیز زمینههایی را برایتان فراهم میکند تا آنها را بهبود ببخشید. رفع نواقص شما منجر به رشد واقعی میشود. شما آنقدر قوی میشوید که نه تنها از خود میپرسید که "مهارت های رهبری چیست؟" بلکه به یک سوال اصلی دیگر هم خواهید رسید و آن این است که "مهارتهای رهبری من کدامند؟"
حتی قویترین رهبران نیز به یکباره به موفقیت نمیرسند. اگر مسیری را برای رسیدن به اهداف خود ترسیم نکنید، هیچوقت به یک چشمانداز بزرگ از آن نخواهید رسید. شما باید همزمان با تقویت مهارتهای رهبری، برای روشن کردن اهداف خود و تحکیم آنها نیز وقت بگذارید. تدوین برنامه صحیح و تعیین معیارهای معنیدار در طول مسیر، نقشهای را برای دنبال کردن به شما میدهد که در هفته، ماه، سال و دهه آینده، کسب و کار شما را هدایت میکند. هنگامی که به هدفی خاص رسیدید، به دنبال هدف دیگری باشید. تلاش مداوم برای رسیدن به این معیارهای بعدی، به شما و کارمندانتان احساس معنیدار بودن و غرور میبخشد. زمانی که در دستیابی به اهداف خود پیشرفت میکنید، مهارتهای رهبری شما نیز باعث نشان دادن سرسختی شما در تحقق چشم انداز تجاریتان خواهد شد.
آیا رهبری موثر به معنای هرگز اشتباه نکردن است؟ قطعا پاسخ منفی است. زیرا حتی رهبران قدرتمند و الهامبخش نیز مرتکب اشتباه میشوند. بنابراین وقتی خطایی را تشخیص دادید، صریحاً آن را بپذیرید و برای اصلاح آن اقدام کنید. در مورد ابراز شکستهای خود راحت باشید و در مورد آنها با خود و تیمتان بحث و مشورت کنید. همچنین از آنها یاد بگیرید و از خود و تیمتان بپرسید که "چگونه میتوانم از انجام این اشتباه در آینده جلوگیری کنم؟". درس گرفتن از شکستهای خود، پیام قدرتمندی را به اطرافیانتان میفرستد. آنها میفهمند که حتی در صورت اشتباه کردن نیز به خوبی میتوانید رهبری کنید. کسانی که با خود میپرسند چگونه باید مهارتهای رهبری را تقویت کنند، در ابتدا باید یاد بگیرند که چگونه موفقیتها و شکستهایشان را تشخیص دهند.
اگر حتی از کوچکترین جزئیات هم شکایت کنید و فقط بتوانید بدترین حالت ممکن را در پایان هر برنامه مشاهده کنید، شانس کمی برای الهام بخشیدن به دیگران خواهید داشت. الهام بخشیدن زیرمجموعه باور داشتن است. اگر به یک کارمند بگویید "نه، این کار نتیجهای نخواهد داشت" یا "اصلا چرا به خود زحمت انجام چنین کاری بدهی؟"، شما به او این حس را القا میکنید که به ایدهاش، به خودش و حتی به کسب و کار خودتان هیچ ایمانی ندارید. کارمندی که احساس کند به او ایمان و باور ندارید، عملکرد خوبی نخواهد داشت و حتی میتواند از لحاظ روحی نیز تضعیف شود. در عوض، باید به دیگران و آنچه که توانایی انجامش را دارند، باور داشته باشید. به آنها الهام ببخشید تا بیشتر کار کنند و به موفقیتهای بالاتری برسند. رمز رشد پایدار کسب و کار شما، توسعه مهارتهای رهبری در کل کسب و کار همراه با تولید و تمرکز روی انرژی مثبت است.
هنگام توسعه مهارتهای رهبری، باید بدانید که چرا برای هدف انتخابی خود وقت و تلاش میگذارید. چه چیزی شما را به سمت آن سوق میدهد؟ پاسخ فوری شما ممکن است این باشد: "یک فیش حقوقی سنگینتر از انجام درست یک کار" و یا "وجهه کاریای که از کسب رتبه برتر به دست میآید". اما یک لحظه به عقب برگردید و از خود بپرسید چرا آن فیش حقوقی سنگینتر را میخواهید؟ آیا به این دلیل است که خانواده شما احساس امنیت بیشتری کنند؟ شاید هم به این دلیل بخواهید رهبری کنید که احساس میکنید با تولید محصولات و خدمات مورد نیاز دیگران، میتوانید به آنها کمک کنید یا در صنعت خود تغییرات مثبتی ایجاد کنید. همه اینها میتوانند اهداف والای نهایی شما باشند که شما با شناسایی آنها، بهتر میتوانید به عنوان یک رهبر مطمئن، آگاه و توانمند برای دیگران فعالیت کنید.
اطرافیان شما سخت کوشی و اشتیاق دائمیتان را مشاهده می کنند و با این کار باعث میشوید که آنها هم در توسعه وتقویت مهارتهای رهبری خود تلاش کنند. توسعه مهارتهای رهبری یکی از قدرتمندترین قدمهایی است که میتوانید برای حرفه خود بردارید. پس نیروی محرکهای را که به شما برای تبدیل شدن به بهترین رهبر ممکن تشویق میکند، کشف کنید.