تقویت مهارت حل مسئله، گامی بلند در مسیر توسعه فردی است که هم در زندگی شخصی و هم در زندگی حرفهای، اهمیت زیادی دارد. تا حالا به این فکر کردهاید که چقدر خوب از عهده حلوفصل مسائل برمیآیید؟ احتمالاً نه! پاسخ این سؤال هرچند مهم است، اما تفاوتی در اصل قضیه ایجاد نمیکند. واقعیت این است که همه ما روزانه با مسائل مختلفی روبرو میشویم و تقویت مهارت حل مسئله، کمک میکند تا از طریق حل آنها به بهترین و سادهترین شکل ممکن، زندگی راحتتری داشته باشیم.
مسائل زندگی میتوانند در اَشکال و قالبهای مختلفی بروز یابند. آنها گاهی جزئی و پیشپاافتاده و بعضاً دشوار و پیچیده هستند.
موارد فوق تنها چند مثال ساده از مسائل متعددی هستند که ممکن است با آنها برخورد کنیم. حل مسئله، بیتردید بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره ماست و همه ما باید با این موضوع کنار بیاییم. اما وقتی به ماهیت مسائل پی ببریم، حلوفصل آنها آسانتر میشود. هیچ مؤلفه ترسناکی درباره مسائل وجود ندارد؛ فقط باید این را بدانیم که آنچه کیفیت تجربه ما را از مواجهه با مسائل تعیین میکند، تصمیمگیری است. همه چیز درنهایت به تصمیماتی که میگیریم خلاصه میشود. درک این واقعیت ساده در کنار تقویت مهارت حل مسئله به ما کمک میکند تا رویکرد بهتری در رویارویی با مسائل مختلف زندگیمان داشته باشیم.
وقتی درباره مشکل یا مسئله صحبت میکنیم، درواقع معادله خاصی را در ذهن داریم که یا درک آن آسان نیست یا بهسادگی نمیتوان برای آن جوابی پیدا کرد. این مسئله میتواند یک وظیفه، یک موقعیت یا حتی بعضاً یک شخص باشد. رویکرد حل مسئله به بهبود آن دسته از مهارتهایی میپردازد که به ما در یافتن بهترین راهکارها برای حلوفصل مشکلات کمک میکند.
همانطور که گفتیم مسائل، مؤلفههای ثابت زندگی روزمره ما هستند. همه ما روزانه باید تصمیماتی بگیریم یا برای برخی سؤالات، جوابهای مناسبی پیدا کنیم. تقویت مهارت حل مسئله از آن جنبه مهم است که کمکمان میکند تا از زاویه درستی به مسائل نگاه کنیم و با ارتقای کیفیت تصمیمات یا پاسخهایمان، به نتایج مطلوبتری برسیم.
برای اینکه در زندگی فردی موفق باشید، باید تصمیمات درستی بگیرید و اتخاذ تصمیمات درست تا حد زیادی به تقویت مهارت حل مسئله بستگی دارد.
اغلب مردم گمان میکنند که هوش زیاد، کلید حل مسائل است اما این باورِ درستی نیست. برای اینکه مسائل را بهخوبی حلوفصل کنید الزاماً نباید یک نابغه باشید بلکه فقط باید به تقویت مهارت حل مسئله در خودتان بپردازید و این امر از طریق تمرین محقق میشود.
حل مسئله یک فرایند روشمند است و برای اینکه نتیجه مطلوبی از آن بگیرید، باید مراحلی را طی کنید. در اینجا 6 مرحله اصلی فرایند حل مسئله را معرفی و تشریح میکنیم که هر یک از آنها، درواقع نوعی تمرین هستند.
دانشمندان علوم مغز و اعصاب دریافتهاند که تمرکز روی خودِ مسئله، مانع از یافتن راهحل برای آن میشود. وقتی روی مسئله تمرکز میکنید، درواقع در حال تغذیهی حالت یا مودِ منفی هستید که این امر متعاقباً باعث شکلگیری احساسات منفی در مغز میشود. شکلگیری این احساسات، مسیر یافتن راهکارهای بالقوه را مسدود میکند.
منظور از عدم تمرکز روی مسئله، نادیده گرفتن آن نیست. برای تقویت مهارت حل مسئله، ابتدا باید آرام باشید؛ این آرامش کمک میکند تا در وهله نخست، مسئله را بپذیرید. سپس باید توجهتان را به یک ذهنیت راهحل مدار معطوف کنید. این ذهنیت باعث میشود تا به جای اینکه در جستجوی یافتن پاسخ سؤالاتی مثل "چه اشتباهی رخ داده" یا "چه کسی مقصر است" باشید، به شکلی فعالانه روی یافتن راهکارهایی که واقعاً میتوانند مسئله را حل کنند، متمرکز شوید.
پرسیدن پنج چرای مهم، مرحلهای اساسی در تقویت مهارت حل مسئله است. چراهای پنجگانه یا Whys 5 چارچوبی میسازند که به شما در شناسایی ریشه مسئله کمک میکنند. وقتی ریشه مسئله را پیدا کنید، احتمال یافتن بهترین راهکار برای حلوفصل آن افزایش مییابد. بهعنوانمثال، اگر مسئله، تأخیر در رسیدن به محل کار باشد، میتوانید سؤالات زیر را از خودتان بپرسید. ما به هر سؤال، یک پاسخ فرضی دادهایم:
با همین سؤال و جواب کوتاه، ریشه مسئله مشخص شد. تأخیر شما در رسیدن به محل کار، معلولِ علتی دیگر است. شما باید چرخیدن بیوقفه در اینستاگرام را در شب متوقف کنید. بهاینترتیب، زودتر میخوابید و روز بعد، انرژی بیشتری در محل کار خواهید داشت و دیگر برای رفع خوابآلودگی و افزایش سطح هشیاری، به نوشیدن قهوه هم نیاز پیدا نمیکنید.
اغلب ما امور را بیآنکه نیاز باشد، بیشازحد پیچیده میکنیم! بنابراین سعی کنید با تعمیم مسئله، آن را تا جایی که میتوانید ساده کنید. همه جزئیات و حواشی مسئله را حذف کنید و به اصول و مبانی اولیه برگردید. سعی کنید به دنبال یک راهکار آسان و واضح باشید. اگر این کار را انجام دهید، احتمالاً از نتایجی که کسب میکنید، متعجب میشوید. یادتان باشد که در بسیاری از مواقع، این راهکارهای ساده هستند که بیشترین بازدهی را دارند.
همه راهحلهایی را که فکر میکنید میتوانند به حل مسئله کمک کنند، در یک فهرست بگنجانید. حتی اگر راهحلی در نگاه اول، مضحک به نظر رسید، باز هم آن را در فهرست قرار دهید. برای تقویت تفکر خلاق باید ذهن باز داشته باشید؛ ذهنی که بتواند ایدهها و راهکارهای مختلفی برای حل مسئله ارائه دهد. هیچ ایده بدی وجود ندارد؛ بنابراین هرگز خودتان را بابت یافتن ایدههای ظاهراً احمقانه، مسخره نکنید. گاهی بهترین راهحلها، از عجیبترین ایدهها سرچشمه میگیرند.
هرگز نمیتوانید با افزایش عمق گودالی که حفر میکنید، در جای دیگری گودال بِکَنید! این یعنی اصرار غیرمنطقی برای ادامه یک مسیر، الزاماً به حصول نتیجه دلخواه منجر نمیشود. تقویت مهارت حل مسئله تا حد زیادی مستلزم تقویت تفکر جانبی است. تفکر جانبی، در نقطه مقابل تفکر خطی قرار میگیرد. در این مدل تفکر، شما به مسائل از زوایای تازهای مینگرید و با شکستن ساختارهای قراردادی و رها کردن ذهنتان از چارچوبهای کلیشهای، راهکارهای جدید و منحصربهفردی پیدا میکنید.
رویکردهای جدید و نامتعارف در حل مسئله، حتی اگر احمقانه به نظر برسند، معمولاً میتوانند منشأ دستیابی به نتایج جالب و درعینحال مطلوب باشند.
برای تقویت مهارت حل مسئله، افکارتان را با عباراتی مثل " چه میشود اگر" یا "تصور کن اگر" هدایت کنید. استفاده از این عبارات در مقایسه با بهکارگیری عباراتی مثل " فکر نمیکنم" یا "این درست نیست" اثربخشی بیشتری دارد. بهاینترتیب، میتوانید رویکرد بیطرفانهای نسبت به همه ایدهها داشته باشید و دیگر هیچ ایدهای را صرفاً به این دلیل که آن را جالب نمیدانید، رد نمیکنید.
با تمرین برای تقویت مهارت حل مسئله، تدریجاً به نقطهای میرسید که دیگر نهتنها از مواجهه با مسائل نمیترسید، بلکه میتوانید با اتخاذ رویکردی منطقی، بیطرفانه و عاری از قضاوت، برای هر معادلهای در زندگیتان، جوابی رضایتبخش پیدا کنید.