برند کارفرمایی شاید در ظاهر موضوعی گُنگ و پرابهام بهنظر برسد اما وقتی در بحرش فرو بروید متوجه خواهید شد یک مفهوم بسیار مشخص و بهاصطلاح شستهورُفته است. اصلا شاید در یک کلام بتوان آنرا وزن یک شرکت در نظر کارکناناش ترجمه کرد.
برای اینکه بتوانیم سادهتر صحبت کنیم باید همین ابتدا بسیار روشن درباره تمایز برند کارفرمایی و برند اصلی هر شرکت سخن بگوییم. برند هر شرکتی درباره شهرت کلی آن کسبوکار تصویرسازی میکند و بیش از هر کسی برای مشتریان بالقوه و بالفعل کاربرد دارد. اما در طرف مقابل برند کارفرمایی به شهرت یک شرکت در زمینه استخدام، محیط شغلی و سازمانی و نحوه برخورد آن با منابع انسانیاش مربوط میشود. البته بهطور طبیعی در ساختن تصویر برند یک شرکت نمیتوان این 2 مفهوم را با مرزبندیهای خاص از هم جدا کرد. چراکه به هر صورت وقتی برند تجاری یک شرکت مشهور باشد، برند کارفرمایی آن نیز در میان افراد بیرون سازمان و جویای کار محبوب و مشهور است. هرچند وقتی این برند در یک مجموعه خدشهدار شود با وجود رسانههای بهشدت فعال امروزی چنین موضوعی ناگزیر بر برند تجاریاش نیز اثر سوء میگذارد.
اما حال این پرسش در ذهن نقش میبندد که مسئول ترسیم برند کارفرمایی کدام بخش از سازمان است؟ مدیرعامل و اعضای هیئتمدیره؟ واحد منابع انسانی؟ یا ... در پاسخ باید بگوییم همه و هیچکدام! درحقیقت برند کارفرمایی یک شرکت توسط بخش خاصی پدید نمیآید، بلکه فرهنگ سازمانی و نگاه کلی جاری در یک شرکت است که به شکلگیری این مفهوم کمک میکند. پس بنیانگذاران، مالکان، سهامداران، مدیران ردهبالا، میانی و اجرایی، کلیه عوامل فعال در بخشهای منابع انسانی و بازاریابی بههمراه استراتژیستهای هر شرکت به سهم خود شهرت آن مجموعه را در میان کارکنان فعلی و احتمالی رقم میزنند.
همکاری صحیح بخشهای مختلف یک شرکت مانند جاری ساختن نگاه مدرن مدیریتی به نیروهای فعال شرکتی از سوی رهبری مجموعه و در نظر گرفتن انواع تسهیلات برای منابع انسانی و تبلیغ آن از سوی بخش بازاریابی و تبلیغات، میتواند مزایای بسیاری برای هر شرکت در بر داشته باشد. بهاینترتیب شرکتی که از یک برند کارفرمایی مطلوب بهره میبرد میتواند بهسادگی در شرایط اعلام نیاز به استخدام، افراد داوطلب بسیاری را جذب خود کند و زمان موردنیاز برای استخدام نیروهای جدید و توسعه منابع انسانیاش را تا پایینترین حد ممکن کاهش بدهد. چنین شرکتی بیتردید برای افراد مستعد و استعدادهای درخشان جذابیت خواهد داشت، همچنین منابع انسانی آن به حضور بلندمدت در مجموعه میاندیشند و ماندگاری کارکنان در مناصب خود بالاست. دیگر لازم نیست توضیح بدهیم که حضور بلندمدت کارمندان بااستعداد یک سازمان تا چه حد میتواند از هزینههای مرتبط با استخدام و آموزش نیروهای جدید بکاهد و به توسعه یک کسبوکار یاری برساند.
برای داشتن یک برند کارفرمایی قدرتمند کافی است مدیران ردهبالای شرکت گوش شنوای کارکنان باشند، همین! البته گوش شنوایی که درخواستها و انتقادهای بهحق را میپذیرد و در راستای حرکت بهسوی آنها میکوشد، نه اینکه حرفها و مشکلات کارکنان را از این گوش بگیرد و از آن گوش به در کند! یکی از بهترین تبلیغها برای برند کارفرمایی هر سازمان، شور و نشاط جاری در محیط فیزیکی آن است. پس اگر مدیران خود را «تافته جدا بافته» بدانند و با منابع انسانی تعامل نداشته باشند، نارضایتیهای کارکنان روی هم تلنبار میشوند و در جو سازمان خود را نشان میدهد. بیتردید نیروهای ارزشمند وقتی برای مصاحبه و استخدام وارد فضای چنین شرکتی بشوند، حتی اگر پای صحبت هیچیک از افراد شاغل ننشینند با یک «دودوتا، چارتا»ی ساده درمییابند شرکت موصوف برند کارفرمایی قدرتمندی ندارد. حال تصور کنید که یک کارمند ناراضی با دلایل منطقی برای نیروی ارزشمندی که جهت استخدام به شرکت آمده، از مشکلات و بدرفتاریها سخن بگوید؛ در اینصورت حتم داشته باشید فرد جویای کار نظر کارمند ناراضی را چندین برابر بیش از مدیران آن شرکت خواهد پذیرفت. حتی برخی از بهترین نیروها ممکن است با مشاهده یک محیط افسرده و شنیدن نظرات منفی کارکنان، اصلا پای میز مصاحبه حاضر نشوند.
راههای ساخت برند کارفرمایی جذاب و کارآمد در عین دشواری، پیچیدگی خاصی ندارند و برای رسیدن به شکل ایدهآل این مفهوم مهم تنها باید طبق رهیافتهای مدیریتی مدرن پیش رفت و بهاصطلاح هوای کارکنان را داشت. وقتی شما برای ترسیم برند کارفرمایی مجموعهتان یک استراتژی توانمند داشته باشید که با مطالعه دقیق سازمان خودتان و رفتار رقبا بهدست آمده؛ بهعلاوه شرایطی را پدید بیاورید که منابع انسانی احساس خوبی داشته باشند، محیط شرکت حتی در فضای مجازی نیز به شکل مویرگی در قالبی با نشاط و دلپذیر به نمایش درمیآید.
به هر حال همه کارکنان شرکت برای خودشان در شبکههای اجتماعی حسابهایی دارند که چندین و چند عضو دارد، کافی است هر یک از کارمندان به نوبه خودش از آرامش و جذابیتهای محیط شرکت مطالبی منتشر کند؛ در اینصورت برند کارفرمایی شرکت به بهترین نحو در میان صدها هزار، بلکه میلیونها نفر معرفی خواهد شد. در عصر حاضر چه تبلیغی بهتر از این میتوان برای یک برند کارفرمایی سراغ گرفت؟
برای رضایت کارکنان تنها مسائل مالی اهمیت ندارند، بلکه بسیاری دیگر از موارد ریز که شاید حتی به چشم نیایند نیز میتوانند بر چهرهای که از برند کارفرمایی شرکت در ذهن کارکنان ترسیم شده اثر بگذارند. البته بیتردید یکی از مهمترین آیتمهای اثرگذار بر رضایت کارکنان هر شرکت بهعنوان سفیران برند کارفرمایی آن، دستمزد و مزایای دریافتی است. بر این اساس توصیه میشود سعی کنید حتی به میزان اندک، نسبت به رقبا حقوق بالاتری برای هر جایگاه شغلی بپردازید و مزایای بیشتری در نظر بگیرید. باور کنید گاهی ارائه منظم سبد کالا، برخورداری از یک بیمه تکمیلی کامل، قرارداد با سالنهای ورزشی و رستورانها در کنار سرویس رفت و برگشت میتواند معجزه بکند. رضایت شغلی منابع انسانی یکی از برترین آیتمها برای توسعه کسبوکار شماست.
البته نباید تصور کرد با ساخت یک برند کارفرمایی قدرتمند برای همیشه این تصویر از شرکت باقی خواهد ماند. سازمانها موجودی زنده و پویا هستند، به همین دلیل برند کارفرمایی درست مانند یک گیاه نیاز به نگهداری و رسیدگی دارد. همچنین نباید تصور کرد چون شرکتی بهرهمند از یک برند کارفرمایی مطلوب است، باید فقط و فقط بهترین و برترین نیروها را به استخدام خود در بیاورد و افراد خارج از سازمان یا نیروهای داخلی با نقاط قوت چشمگیر اما ضعفهای برجسته را بهعلت ضعفهایشان کنار بگذارد. اتفاقا برعکس اگر قصد دارید برند کارفرمایی خود را تقویت کنید، باید به آموزش و توانمندسازی کارمندان مستعد و رفع نقاط ضعف آنها روی بیاورید تا بهاینترتیب هم موجب رشد فنی شرکت بشوید و هم کارمندانی وفادار بسازید که فضای شغلیشان را بستری برای رشد خود نیز میپندارند.
برای اینکه برند کارفرماییتان را اصلاح کنید و بهبود ببخشید، فردا دیر است؛ از همین امروز اقدام کنید. نخستین گام در این راه نیز به منابع انسانی فعلی شرکت شما مربوط میشود نه آن کسانیکه در آینده قرار است به جمعتان افزوده بشوند. کارکنان فعلی سرمایه اصلی شرکت شما هستند، پس بکوشید پیش از هر چیز آنها را دریابید و برایشان در حد امکان فضایی جذاب و دلپذیر ایجاد کنید. به نیروهایتان صریح و روشن نشان بدهید تا چه اندازه برای شما اهمیت دارند. همچنین تا میتوانید از فضای صمیمانه و زیبایی که در مجموعهتان با استفاده از تعریف صحیح فرهنگ سازمانی، روابط شغلی و طراحی هوشمندانه دکوراسیون داخلی ساختهاید، در شبکههای اجتماعی و بخشهایی چون وبلاگ سایت شرکت یا شاخههای غیررسمیتر آن، محتوا منتشر کنید. ایمان داشته باشید که استفاده از منابع شرکت برای ترسیم یک برند کارفرمایی جذاب، به هیچعنوان هزینه نیست، بلکه یک سرمایهگذاری ایدهآل برای آینده خواهد بود.