فناوری اطلاعات تقریبا در همه زمینههای مدیریتی به کمک مدیران و رهبران سازمانها و کسبوکارها آمده است. مهارت رهبری در مدیریت نیز از این کمک بینصیب نمانده و اکنون میتوان با استفاده از انواع ابزارهای ارتباطی که از تکنولوژی عصر دیجیتال بهره میبرند مهارت رهبری را در میان مدیران تقویت کرد.
تقویت مهارت رهبری با کمک تکنولوژی بیش از هر چیز قابلیت تیمسازی و رهبری شایسته تیمها را در وجود مدیر ارتقاء میدهد. به این ترتیب یک مدیر میتواند تیمهای مجازی با افرادی که در سراسر جهان پراکندهاند بسازد و با استفاده از پلتفرمهای ارتباطی مجازی میان آنها همدلی و انگیزه ایجاد کند. البته تکنولوژی پا را از اینها نیز فراتر گذاشته و حتی ابزارهای تخصصی، شبکهای از افراد فعال در حوزه فعالیت هر شرکت را در اختیار رهبران آن قرار میدهند. این شبکه میتواند به یک رهبر توانمند یاری برساند که تیمهای ترکیبی از منابع انسانی حاضر در سازمان و نیروهای فریلنسر دورکار تشکیل بدهد و در همان فضا با آنها ارتباط اثربخش برقرار کند. تکنولوژی به رهبران سازمانی کمک میکند سادهتر از قبل از مدیریت کلاسیک به رهبری گذر کنند. اما چگونه؟
واقعیت این است که وقتی ارتباطات مجازی در هر ساعت از شبانهروز در قالبهای خصوصی امکانپذیر باشد، مدیران میتوانند با نیروهای خود حتی در کشوری با 12 ساعت تفاوت تایم ارتباط برقرار کنند و در جریان مشکلات و موانعی که سر راه اوست قرار بگیرند. موانعی که یک رهبر با تمام وجود میکوشد آنها را از سر راه کنار بزند. در چنین شرایطی امکان استفاده از استعدادهای خارج از سازمان حتی هزاران کیلومتر دورتر نیز فراهم میشود و یک کسبوکار میتواند روی پروژههای بزرگتری حساب باز کند. پروژههای بزرگ نیز وقتی با رهبری درست سازمانی به سرانجام برسند، از دل خود پروژههای پولساز دیگری به ارمغان میآورند و این چرخه در نهایت به نفع همه کارکنان سازمان تمام خواهد شد. زیرا کسبوکاری که در آن مشغول به کار هستند تثبیت میشود، میتواند اضافه حقوق و پاداش پرداخت کند، امکانات رفاهی و حمایتی کارکنان افزایش مییابد و در نهایت محیط شغلی سازمان سرشار از انگیزه برای پیشرفت میشود. همه این موارد در سایه تقویت مهارت رهبری با استفاده از تکنولوژی شبکهسازی در دنیای مجازی به دست میآید.
تقویت مهارت رهبری با کمک تکنولوژی به نفع شناخت بهتر از مشتریان و نیازهای آنها نیز تمام شده است. به عنوان مثال هر سازمان یا کسبوکار به کمک طراحی صفحات فرود برای سایت اصلی خود در اینترنت میتواند اطلاعات ارزشمندی از راههای ارتباطی با مشتریان بالقوه، نظرات آنان و حتی بازخوردشان نسبت به محصول یا خدمات سازمان کسب کند. این موارد همگی میتوانند به رهبر برای تدوین استراتژی و چشمانداز مد نظر خود کمک کنند و موجب شوند او بداند چگونه باید به نیاز بازار پاسخ بدهد.
این اطلاعات همچنین به رهبر سازمان کمک میکند کاربران مردد و مشتریانی که قابلیت تکرار خرید را دارند بشناسد و با تبدیل آنها به مشتری نهایی و وفادار منابع مالی خود را افزایش بدهد. یک رهبر پولدار به مراتب قدرت بیشتری در ایجاد انگیزه برای اعضای تیم خود دارد و میتواند حجم بیشتری از مشکلات را از مقابل نیروهای متخصص تیم خود بردارد. درآمد بیشتر برابر با برونسپاری اقداماتی است که قابلیت فنی انجام آنها در سازمان وجود ندارد و جذب پروژههای بزرگتر و گرانتر است. رهبر به کمک تکنولوژی میتواند نرخ تبدیل کاربران اینترنتی به مشتری نهایی را افزایش بدهد و از هدر رفتن منابع مالی سازمان در فضای مجازی جلوگیری کند.
پلتفرمهای اینترنتی امکانات زیادی در اختیار رهبران سازمانی قرار داده است. از جمله اینکه به کمک پلتفرمهای عمومی مانند گوگل میت، مایکروسافت تیمز، اسکایپ و ماندی یا انواع اختصاصی میتوانند جلسات سراسری میان همه نیروها و اعضای تیم خود را که هر یک در گوشهای از کره خاکی ساکن هستند برگزار و مدیریت کنند. این امکان موجب میشود رهبر بتواند ارتباط رودرروی منظم با همه نیروهایش داشته باشد، اهداف و چشماندازهای سازمان و هر پروژه را به آنها گوشزد کند، هماهنگی بیشتری میان اعضای تیماش به وجود بیاورد و در مجموع به افرادی که در تیم او مشغول به کار هستند این پیام را برساند که به آنها و موفقیتشان اهمیت میدهد. برگزاری جلسات آموزشی و وبینارها با استفاده از ظرفیتهای دنیای مجازی دیگر امکانی است که تکنولوژی در اختیار رهبران سازمانی قرن بیست و یکم قرار داده. امکان تقویت مهارت رهبری با کمک تکنولوژی را باید مدیون پیشرفتهای خیرهکننده مهندسی فناوری اطلاعات دانست.
یکی از نتایج تقویت مهارت رهبری با کمک تکنولوژی، ارتقاء سطح هدایت و مدیریت عملکرد اعضای تیمهای سازمانی است. میپرسید چگونه؟ پاسخ ساده است: «به کمک نرمافزارهای مدیریت عملکرد و پروژه». به کمک این نرمافزارها که انواع داخلی آنها نیز برای سازمان قابل خریداری است، رهبران سازمانی میتوانند عملکرد اعضای تیم خود را با دقت بالا مورد ارزیابی قرار بدهند و به این ترتیب بر اساس عملکرد و شایستگی افراد تصمیم به افزایش اختیارات و ارتقاء محدوده عملیاتی آنها بگیرند. ابزارهای مدیریت پروژه مانند تیم گانت، مایکروسافت پراجکت، اوارکل پریم اورا، اینستاگانت و آسانا، ماندی، ترلو و ... نیز برای تقویت مهارت رهبری یا کمک تکنولوژی ضروری هستند. به یاری این ابزارها رهبر یک تیم در لحظه از همه اتفاقها با خبر و بالاترین سطح هماهنگی میان همه اعضای تیم برقرار میشود. وقتی یک مرجع جامع و در دسترس برای همه از وظایف و زمان انجام آنها در دسترس رهبر و سایر اعضای تیمهای سازمانی باشد، در عمل ناهماهنگیها از میان خواهند رفت. البته استفاده از چنین ابزارهایی مانند یک تیغ دولبه است و اگر زیرساخت بهرهگیری موثر از آنها برای همه اعضای تیم فراهم نباشد میتوانند بلای جان رهبر تیم و سازمان شوند. ضروری است زمانی استفاده از تکنولوژیهای اینچنینی را مد نظر قرار بدهیم که اکثریت قریب به اتفاق نیروهای سازمانی به آنها اعتقاد داشته باشند. زیرا حضور نصفه و نیمه در این ابزارها یک فاجعه به تمام معنا و خود عاملی برای ناهماهنگی و هرج و مرج در سازمان است.
بله درست خواندید! استفاده نامناسب از تکنولوژی میتواند خطراتی برای گذر از مدیریت به رهبری در یک سازمان داشته باشد. بر همین اساس اگر یک رهبر عزم خود را برای تقویت مهارت رهبری با کمک تکنولوژی جزم کرده، باید بکوشد سطح بالایی از اعتماد را میان اعضای تیم خود به وجود بیاورد. این اعتماد با ارتباطات نوشتاری به وجود نمیآید و لازم است در شرایطی که امکان برقراری ارتباط رودرو امکانپذیر نیست، از ابزارهای برگزاری جلسات ویدئویی جهت شناخت بهتر اعضا از یکدیگر و افزایش اعتماد آنها استفاده شود. همچنین رهبر سازمان باید بالاترین سطح امنیت را برای پلتفرمهای مورد استفاده اعضای تیمها تضمین کند. تکنولوژی ظرفیت بالایی در اختیار رهبر یک سازمان برای بهبود قابلیتهای خود میگذارد اما او باید در نظر داشته باشد که بهره از فناوریهای ارتباطی و در دسترس بودن همه افراد در لحظه موجب از میان رفتن تعادل زندگی شخصی و شغلی خودش و کارکنان سازمان نشود. همچنین حین گذر از مدیریت به رهبری و گسترش استفاده از تکنولوژیهای مورد نیاز برای رهبری یک سازمان، باید مدیریت تغییر و تحول در سازمان مورد توجه قرار بگیرد.
تقویت مهارت رهبری با کمک تکنولوژی باید با مطالعه انجام شود و ابزارهای انتخابی تناسب کاملی با تخصص، ظرفیت افراد و چرخه عمر تیمهای سازمانی داشته باشند.