تمرکز و درک پیام کارکنان و مراجعهکنندگان میتواند یکی از مرزها مدیران سنتی و رهبران مدرن سازمانی به حساب بیاید. مدیران سنتی چندان روی مهارتهای نرم خود تمرکزی ندارد و از اهمیت گوش دادن موثر غافل هستند. این افراد گاه در جلسات بسیار مهم یا تعاملات کاری آیندهساز برای سازمان و کسبوکار تحت رهبری خود چنان با ذهنی آشفته حاضر میشوند که در عمل بیش از نیمی از جلسه را نمیشنوند. حتی برخی از صحبتهای مهم را به صورت ماشینی میشنوند اما درک نمیکنند. همین ناتوانی در گوش دادن موثر سوءتفاهمها و تعارضات بسیاری را پدید میآورد. مواردی که میتوانند به آسانی یک کسبوکار را از متن فعالیت خود به حاشیه هدایت کنند.
در مقابل رهبران تحولآفرین سازمانی مهارتهای نرم را در وجود خود تا آنجا که میتوانند تقویت میکنند و در این بین به اهمیت گوش دادن موثر واقف هستند. رهبران اثربخش با همدلی به صحبتهای کارکنان و طرف مقابل خود گوش فرامیدهند، میان کلام او سخن نمیگویند، با زبان بدن به شخصی که در حال صحبت است بازخورد میدهند و در مجموع تلاش میکنند نه تنها همه آنجا بر زبان سخنگو جاری میشود را بشنوند، بلکه با تفسیر زبان بدن او پیام مد نظر آن شخص را به صورت کاملتر درک کنند. وقتی مدیر و رهبر یک سازمان در جلسات خصوصی و عمومی به اهمیت گوش دادن موثر واقف باشد و این مهارت را با تمام وجود به کار بگیرد، سطح تعارض، سوءتفاهم و مشکلات ناشی از درک نصفه و نیمه پیام از میان میرود. همچنین وقتی رهبر یک کسبوکار اهمیت گوش دادن موثر را درک کند، میکوشد این مهارت را در وجود کارکنان خود نیز تقویت کند. منابع انسانی هر سازمانی که احساس کنند مدیران و رهبران آن خود به صورت متمرکز و با تمام وجود به مسائل مختلفی که از زبان افراد بیان میشود گوش فرامیدهند، خود نیز با اشتیاق تلاش خواهند کرد نکتهای از صحبتها و تعاملات کاری با همکاران، همتیمیها و مدیران را از دست ندهند. انتقال صحیح و کامل پیام میان نیروهای فعال در یک سازمان برای پیشرفت آن مجموعه اهمیت شگرفی دارد.
اگر بخواهیم اهمیت گوش دادن موثر را به صورت شفاف و واضح بیان کنیم باید از مزیتهای آن نیز سخن بگوییم. بخشی از مزایای برخورداری از مهارت شنیدن فعال را میتوان در قالب موارد زیر شرح داد.
وقتی نیروهای یک کسبوکار مخصوصا کسانی که باید در حال مذاکره با مدیران، کارکنان و افراد مختلف در محیط داخلی و بیرونی شرکت باشند، به مهارت گوش دادن فعال و موثر مجهز شوند با سرعت بسیار بالاتری میتوانند امور سازمان را پیش ببرند. چنین افرادی مشکلات و دستاندازها در مسیر حل مشکلات را به خوبی درک میکنند و درست در زمان مناسب برای از میان بردن آنها راه حل ارائه میدهند، تصمیم میگیرند یا هشدار میدهند. بنابراین یکی از مزیتهای مهم گوش دادن موثر را میتوان بههنگام بودن و حرکت همراستا با تحولات دانست.
یکی دیگر از مزایای گوش دادن موثر را میتوان توسعه و بهبود روابط انسانی دانست. همه در همه محیطها از جمله فضای سازمانها و کسبوکارها به کسانی که مشتاقانه به صحبتهای آنها گوش میدهند و پیامشان را به صورت کامل درک میکنند علاقه دارند. فردی که برخوردار از مهارت گوش دادن فعال است میتواند دایره دوستان خود را گسترش دهد و کاریزمای بالایی داشته باشد. چنین افرادی معمولا به آسانی با همکاران، مدیران و زیردستان خود تعامل میکنند و قدرت بالایی در برقراری ارتباط با غریبهها دارند. تصور کنید نماینده یک کسبوکار برای معرفی سازمان خود نزد یک مدیر تصمیمگیر حضور یافته است. اگر آن شخص تنها سخنگو باشد و اهمیت گوش دادن موثر را نادیده بگیرد، به آسانی فرصت پیشرفت را از سازمان خود خواهد گرفت. اما در مقابل وقتی چنین فردی به موقع صحبت کند و در زمان مناسب مشتاقانه و فعال به سخنان آن مدیر عالیرتبه گوش فرا بدهد، فضایی به وجود میآورد که آن مدیر با دید مثبت هر چه در توان دارد برای توسعه همکاری به کار بگیرد.
وقتی نماینده یک سازمان بتواند سخنان طرف مقابل را به طور کامل بشنود و درک کند موانع پیشرفت و ورود مجموعه متبوع خود را بهتر خواهد شناخت و میتواند برای رفع آنها تلاش کند. پس دریافت شفاف بازخوردها و جلوگیری از فعالیتهای بیفایده و در جا زدن را میتوان از جمله سایر مزیتهای مهارت گوش دادن موثر دانست.
امروزه در سازمانهای مدرن و پیشرو فعالیتهای تیم و در کل تیمسازی بسیار پراهمیت است. اما تیمها نیز چالش خاص خود را دارند و یکی از مهمترین چالشهای فعالیت تیمی، برقراری تعاملات کاری سالم و صحیح میان اعضای یک تیم است. اهمیت گوش دادن موثر برای اعضای یک تیم بسیار بالاست و اگر همه افرادی که در قالب یک گروه با یکدیگر همکاری میکنند به این مهارت مجهز باشند، تیم چابک و قدرتمند فعالیتهای خود را انجام میدهد و به اهداف تعیینشده دست مییابد. مهارت گوش دادن فعال از بزرگ شدن بیدلیل اختلافات و شخصی شدن اختلاف نظرهای کاری جلوگیری میکند و مانع بروز تعارضات بزرگ و غیر قابل حل در تیمها میشود.
اهمیت گوش دادن موثر به یادگیری سازمانی نیز ارتباط دارد. وقتی نیروهای یک سازمان بتوانند به صورت فعال بشنوند و درک کنند، سطح یادگیری در سازمان تا اندازه زیادی بالا خواهد رفت. بدون تردید همگی میدانیم که سازمانهای یادگیرنده تا چه اندازه نسبت به کسبوکارهای سنتی مزیت رقابتی دارند و سرعت پیشرفت آنها تا چه حد بالاست. سرعت یادگیری، خلاقیت و نوآوری در انسانهایی که میتوانند به صورت فعال به سخنان طرف مقابل خود گوش بدهند فراتر از تصور است. پس در یک سازمان امروزی همه باید نه تنها از 2 گوش خود برای شنیدن دقیق پیامها و صحبتها بهره بگیرند بلکه باید سایر حواس خود را نیز در این راستا متمرکز کنند. اگر قصد دارید تبدیل به یک شنونده خوب در تعاملات کاری بشوید باید در لحظه بشنوید، ببینید، حدس بزنید، پیشبینی و تحلیل کنید. زبان بدن انسانها مکمل بسیار قدرتمندی برای کلام آنهاست.
برای اینکه بتوانید شنونده خوبی باشید باید مهارت نرم دیگری را نیز فرابگیرید. اهمیت گوش دادن موثر برای یک کسبوکار آنقدر بالاست که هر قدر در راستای ایجاد این مهارت در منابع انسانی خود هزینه کند، ضرر نخواهد کرد. باور کنید هزینه آموزش مهارت گوش دادن فعال و موثر به کارکنان یک سازمان در ردههای مختلف در برابر سودی که این توانمندی نصیب یک سازمان میکند هیچ است. برای تقویت مهارت گوش دادن در بین کارکنان خود میتواند از سامانههای مدیریتی و کارآفرینی مانند تینت کمک بگیرید. دریافت مشاوره صحیح در این راه موجب میشود دورهها و کارگاه اثربخشی برای تجهیز نیروهای خود به مهارت شنیدن فعال طراحی کنید. یک شنونده خوب نیاز دارد زبان بدن را در لحظه ببیند و تفسیر کند، قضاوتهای منطقی داشته باشد، هدف طرف مقابل از بیان برخی مباحث را پیشتر درک کند و برای پاسخگویی به آنها از قبل مهیا شود و در مجموع با دریافت کامل پیام شخصی که در حال صحبت است دست کم در دنیای ذهنی خود یک گام پیشتر از آن فرد حرکت کند.