اگر قصد دارید سازمان خود را به سوی یادگیری هدایت کنید باید تعارف را با خودتان کنار بگذارید و خود و کسبوکارتان را به صورت اغراقآمیز دست بالا نگیرید. واقعنگر باشید و حتی درباره برخی تصمیمهایی که منجر به تغییر در روند کنونی سازمان خواهند شد از کارکنان نظرسنجی کنید و مشورت بگیرید. حقیقت این است که اگر سازمان شما درگیر مشکلات مالی عدیده، فقدان استراتژی مشخص، عدم پرداخت به موقع حقوق، نرخ پایین پرداختی به کارکنان، عدم برخورداری از برنامههای رفاهی و حمایتی مانند اضافهکاری، کارانه، وامهای متنوع، ناهار رایگان، بیمه تکمیلی، ساعت کار منعطف، سبک مدیریتی مدرن و بسیاری از مسائل دیگر باشد هرگز نمیتوانید توقع داشته باشید برنامههای آموزشی و هدایت کارکنانتان به سوی یادگیرندگی مو به مو و با موفقیت به سرانجام برسند.
نباید از نظر کارکنان کسبوکارتان مصداق ضربالمثلهایی مانند «خانه از پایبست ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است» و «آفتابه و لگن هفتدست ولی شام و ناهار هیچی» بشود. وقتی زیرساختهای مالی و فرهنگی در سازمان شما مهیا نیستند، هرگز نمیتوانید تنها به فکر ژستهای مدرن برای دیگران باشید. در این شرایط ایجاد سازمان یادگیرنده شدنی نیست. میدانید چرا؟ زیرا منابع انسانی سازمان شما رضایت شغلی بالایی ندارند و تلاشهای مدیریت و رهبری مجموعه برای ایجاد سازمان یادگیرنده را اتلاف منابع مالی کسبوکاری میدانند که در پرداخت حقوق اولیه نیروهای خود مانده است. در چنین اوضاعی برنامههای آموزش و یادگیری حتی اگر در نهایت به شکل اجباری برگزار شوند، خروجی قابل اعتنایی نخواهند داشت. وقتی نیروهای شما به اهمیت یادگیری سازمانی واقف نباشند و رضایت شغلی در مجموعهتان در سطح پایینی قرار بگیرد، ایجاد سازمان یادگیرنده میتواند یک شوخی تلخ به نظر برسد. از دیگر سو کارکنان فعال در کسبوکاری که فرهنگ سازمانی قدرتمندی ندارد و از مشکلات مدیریتی و اقتصادی عدیده رنج میبرد تمرکز کافی برای ارتقاء سطح یادگیری خود نخواهند داشت. کارکنان شما وقتی توجیه میشوند و برنامه استقرار و ایجاد سازمان یادگیرنده را میپذیرند که نارضایتی آنها از رهبری مجموعه در سطح پایینی قرار داشته باشد. آنها باید احساس کنند تصمیمهای کلان مدیریتی کل سازمان و نیروهایش را به سوی پیشرفت سوق میدهد و صرفا یک ژست برای دنیای خارج و بهبود برند کارفرمایی نیست.
همچنین اگر قصد داشته باشید از ابتدا یک کسبوکار را پایهریزی کنید و ایجاد سازمان یادگیرنده را از همان آغاز در اولویتهای خود قرار بدهید، باید حین استخدام نیروها مخصوصا متخصصان و مدیران ردهبالا این موضوع را در نظر داشته باشید. ایجاد سازمان یادگیرنده در یک تشکیلات نوپا نیز دشواریهای خاص خودش را دارد و باید به صورت موازی با سایر مسیرهای پیشرفت دنبال شود تا موجب دلسردی کارکنان و عدم همراهی و همدلی آنها نشود. ایجاد سازمان یادگیرنده زمانی برای یک کسبوکار مزیت رقابتی محسوب خواهد شد که همه نیروها از اعماق وجود با آن همدل و همراه باشند. شاید طی دهههای گذشته زبان زور از سوی مدیران در نهایت به کسب موفقیت منجر میشد اما در دنیای امروز دیگر با زور و اجبار نمیتوان یک روند جدید را در سازمان جاری کرد. فرقی نمیکند کسبوکار شما کوچک است یا بزرگ، برای ایجاد سازمان یادگیرنده ضروری است فرهنگ سازمانیتان را غنی، متحول، بازتعریف یا حتی ایجاد کنید. بدون در نظر گرفتن این پیشنیازها یادگیری سازمانی بیمعنی است.
اما وقتی زیرساختهای لازم برای ایجاد سازمان یادگیرنده فراهم شد یا پیمایشها نشان دادند شرایط فعلی سازمان برای حرکت بهسوی یادگیرندگی مهیاست چه گامهایی باید برداشت؟ منابع انسانی در دنیای امروزی چه شیوههایی را برای یادگیری ترجیح میدهند؟ آیا همچنان برگزاری کارگاهها و ورکشاپهای آموزشی و ارائه جزوات و فیلمهای آموزشی یکسان برای همه کارکنان یا بخشهای مختلف جهت ایجاد سازمان یادگیرنده نتیجهبخش است؟
دنیای امروز به لطف رشد جهان دیجیتال و سایبری به صورت موازی با زندگی حقیقی بشریت تحولات بسیاری را تجربه میکند. اکنون نمیتوان رویکردهای مدرن را با روشهای کهنه اجرایی کرد. منظورمان از شیوههای کهنه راهکارهای مدیریتی و آموزشی 4، 5 دهه گذشته نیست. سرعت پیشرفت دنیای مجازی آنقدر بالاست که حتی روشهای آموزشی 10 سال قبل نیز امروز جواب نمیدهند.
در سال 2021 نمیتوان نیروهای جوان را چندین ساعت در یک آمفیتئاتر تاریک برابر یک پروژکتور بنشانید و اسلایدهای یک پاورپوینت که چند سال قبل تهیه شده را برایشان نمایش و ارائه بدهید. مطمئن باشید بسیاری از افراد در چنین ورکشاپهایی چرت خواهند زد و حتی ممکن است با سرچ اطلاعات پاورپوینت در لحظه آن را کهنه بدانند و به چالش بکشند.
این روش هرگز نمیتواند سطح یادگیری را در سازمان بالا و ببرد یا شور و اشتیاق در کارکنانی ایجاد کند که متولد هزاره سوم هستند و از زمانی که چشم باز کردهاند با اینترنت سر و کار داشتهاند. نسلی که تحت عنوان مِلِنیالها شناخته میشوند. برای نسل جدید کارمندان که به شدت علاقهمند به فعالیتهای تیمی، دورکاری و ساعات کاری منعطف هستند و هرگز مدیریت رئیس و مرئوسی را نمیپذیرند باید یادگیری را به شیوههای مدرن آن دنبال کرد.
یکی از نخستین اقدامات برای ایجاد سازمان یادگیرنده به روش مدرن تربیت نیروهای خودیادگیرنده است. نیروهایی که میتوانند متناسب با ظرفیتها و تخصص آکادمیک یا تجربی خویش ترکیبی از مطالعه آزاد، تماشای فیلمهای آموزشی، شرکت در کارگاههای حضوری و آنلاین یا انواع دورهها، عضویت در تیمهای پژوهشی و رشد اطلاعات فنی با استفاده از آزمایشهای علمی را پیش ببرند. معمولا خودیادگیری شیوه محبوب محافل آکادمیک است اما در سازمانها نیز میتواند به آسانی منجر به رشد یادگیری شود. تربیت چنین نیروهایی میتوانند به گردش اطلاعات و آموزش نیازهای میانرشتهای سایر کارکنان توسط این افراد در قالبهای غیررسمی نیز بیانجامد.
منظور ما از سرچ صد البته تنها جستوجو در دنیای اینترنت نیست. منظور مهارت سرچ اطلاعات مورد نیاز از سوی هر یک از کارکنان یک سازمان یا اعضای یک تیم در پلتفرمهای گوناگون و حتی تعامل با سایر همکاران در راستای یافتن پاسخ است. اگر نیروها بتوانند پژوهش را در قالبهای مورد نیاز خود در راستای به دست آوردن اطلاعات کاربردی انجام بدهند، ایجاد سازمان یادگیرنده با همه استانداردهای آن هرگز کار سختی محسوب نمیشود.
در جهان امروز به لطف اینترنت شما ممکن است تیمی تشکیل بدهید که هر کدام از اعضایش در یک قاره ساکن هستند. در چنین شرایطی برقراری ارتباط موثر و ایجاد یک سیستم یادگیری یکپارچه میان اعضای این تیم سایر نیروهای دورکار و اعضای به اصطلاح ستادی سازمان تنها با استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی امکانپذیر است و بس. ضروری است مهارتهای استفاده بهینه از ابزارهای آنلاین عمومی و اختصاصی برگزاری انواع جلسات را به همه نیروهایتان بیاموزید.
یکی از ستونهای ایجاد سازمان یادگیرنده، نهادینه ساختن فرهنگ یادگیری مشارکتی است. اگر بتوانید فضایی پدید بیاورید که کارکنان شما اطلاعات لازم را همراه با همتیمیهای خود به دست بیاورند و در مواقع لزوم آن را در اختیار سایر نیروها قرار بدهند، تردید نکنید سازمان یادگیرنده موفقی را بنا خواهید نهاد.
یادگیری در قالبهای کلاسیک برای ایجاد سازمان یادگیرنده در هزاره سوم، به عنوان مجموعهای که نیروهایش هر روز بیشتر از روز قبل میآموزند و بذر آموزش هر روز از گوشه و کنارش جوانه میزند پاسخگو نیست. در این راه باید به طراحی سیستمهای مدرن و شخصیسازیشده یادگیری بیندیشید.