اگر فقط بر آموزش برای برآوردن وظایف و الزامات خاص یک شغل معین تمرکز کنید، به کارمندان خود به همان اندازه که فکر میکنید باید پیشرفت کنند، مهارت میآموزید. مخصوصا وقتی صحبت از تغییر کارمندان جدید به سمت یک نقش ناآشنا یا کارمندان جوان تازه استخدام شده در محل کار میشود. زیرا ممکن است آنها فاقد تواناییهای اساسی باشند که شما اکنون آنها را بدیهی میدانید. یک مطالعه توسط CollegeBoard نشان داد که کارفرمایان دریافتند که 26.2٪ از دانشجویان فاقد مهارتهای نوشتاری کافی هستند و یک چهارم عموما ارتباطات ضعیفی دارند.
بنابراین قبل از اینکه برای کارهای مرتبط با شغل به آنها آموزش دهید، مطمئن شوید که کارکنان شما مهارتهای ضروری را دارند. آموزش مهارتهای نرم برای نیروی انسانی یا مهارتهای زندگی یا مهارتهای اساسی کار، نه تنها برای موفقیت در سازمان شما بلکه در طول یک حرفه بسیار مهم هستند. صرف نظر از اینکه آیا آموزش به مدیران، رهبران تیم یا هر شخص دیگری بستگی دارد، تعدادی تکنیک برای کمک به سرعت بخشیدن به آموزش مهارت به کارمندان شما وجود دارد که در ادامه شرح خواهیم داد.
یکی از حیاتیترین آموزشها و مهارتهای نرم که کارکنان صرفنظر از موقعیت یا وظیفه باید داشته باشند، مدیریت زمان است. این مورد واقعا در بطن خود گروهی از مهارتهای دیگر را دارد، از جمله دانستن نحوه اولویتبندی، ایجاد فهرستی از کارهایی که باید انجام شوند، ایجاد یک برنامه زمانبندی کارآمد، واگذاری وظایف و دانستن چگونگی ایجاد زمان توقف و غیره. همه این موارد باعث میشود که کارمندان بتوانند به طور مؤثر کار کنند و زمان خود را به شیوهای برتر مدیریت کنند.
بهترین مدیران زمان کسانی هستند که هرگز از ضربالاجلها نگران نمیشوند. اگر به آنها مهلت بدهید به همه وظایف خود عمل میکنند، مهم نیست که چه اتفاقی میافتد. آنها میدانند که چگونه روی مهمترین کارها تمرکز کنند و مدت زمانی را که صرف کارهای کمتر مهم می کنند را محدود سازند. آنها میتوانند برنامهای ایجاد کنند و به آن پایبند باشند زیرا میدانند که هر کار چقدر طول میکشد.
نحوه مدیریت زمان باتوجهبه تیمها و نقشها بسیار متفاوت است، رهبران تیم و مدیران مستقیم باید در آموزش این مهارت خاص مشارکت داشته باشند. افراد جوانی که تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند، ممکن است بر توانایی همگام شدن با کارهای کلاسی تسلط داشته باشند، اما باید یاد بگیرند که چگونه این مهارت را به متن کار منتقل کنند. یکی از رویکردهای مؤثر اجرای روتینها و اهداف افزایشی در سرتاسر وظایف است.
رهبران تیم و مدیران ممکن است نرمافزار برنامهریزی را به شما توصیه کنند. تعدادی برنامه کاربردی مختلف یا یک نرمافزار مدیریت کار مانند Asana یا Centrallo وجود دارد. اطمینان حاصل کنید که در شروع هر کار جدید، اولویتها را به وضوح به کارمندان و یا سایر همکارن خود منتقل کردهاید و سپس به آنها کمک کنید تا بفهمند چگونه زمان خود را به طور مؤثرتری اداره کنند. این مورد یکی از مهمترین آموزش مهارتهای نرم است.
برخی از کارمندان به یادگیری مهارتهای قوی بین فردی بیشتر نیاز خواهند داشت، به خصوص اگر در نقشهای ارتباطی ایفای نقش کنند. اما چه کارمندان در یک جلسه به سخنرانی در رابطه با فروش عمده بپردازند چه تنها اطلاعاتی را به یک همکار منتقل کنند، یادگیری ارتباط بین فردی همیشه مهم است و برای انتقال درست موضوع و مفهوم آن ضروری است.
این آموزش مهارت نرم شامل مهارتهای کلامی، غیرکلامی و گوش دادن است. ارتباط غیرکلامی شامل توانایی تشخیص ظرافتهای زبان بدن، تماس چشمی و ژستها و نگاه کردن فراتر از فرضیات سنتی برای درک آنچه واقعا در جریان است، میشود. بهعنوانمثال، فقدان تماس چشمی اغلب به اشتباه بهعنوان بیصداقتی تعبیر میشود که در واقع ناشی از خجالتی یا عصبی بودن است.
یادگیری مهارتهای بین فردی برای اکثر کارمندان یک فرآیند شخصی است و میتواند برای فردی که بهطور طبیعی خجالتی است دشوار باشد. به این ترتیب، بهتر است مربیان یا رهبران تیم با ایجاد تیمهای کوچک آن را به کارمندان خود آموزش دهند. اگر تیم شما پویا باشد و بهطورکلی تیم مناسبی برای همه افراد باشد و آنها احساس راحتی کنند، نتیجه عالی خواهد بود.
اعضای تیم را به دور هم جمع کنید و از هر فرد بخواهید یک تست شخصیتی بدهد تا بفهمید که برای چه چیزی در ارتباط بین فردی ارزش قائل است. سپس یادداشتها را مقایسه کنید، ببینید که هر یک از اعضای تیم چگونه تمایل به برقراری ارتباط دارند، شباهتها و تفاوتها را یادداشت کنید و بر روی راههایی برای برقراری ارتباط بهتر با یکدیگر بر اساس این دادههای جدید کار کنید.
نوشتن اغلب فقط بهعنوان یکی از مهارتهای ارتباطی ارائه میشود، اما بهتر است آن را متمایز کنید و تمرکز خود را به آن اختصاص دهید. این مهارتی است که بدون شک در محل کار بسیار مهم است. اکثر ما میتوانیم بخوانیم و بیشتر ما میدانیم که چگونه جملهسازی کنیم. اما بین افرادی که میتوانند بنویسند و افرادی که ماهر هستند فاصله زیادی وجود دارد.
توانایی نوشتن در میان سه مهارت برتر برای کارفرمایان دستهبندی میشود. طبق تحقیقات اخیر انجمن ملی کارفرمایان، 82 درصد از کارفرمایان میخواهند افراد جدیدی را با مهارتهای ارتباطی نوشتاری قوی استخدام کنند.
به عنوان مثال، برای کارمندان بخش بازاریابی و منابع انسانی، ارتباطات نوشتاری معمولا بخش مهمی از یک نقش است. اما هدف در اینجا این است که همه کارمندان خود را قادر به ایجاد حداقل مهارتهای نوشتاری اساسی کنند.
آموزش مهارتهای نوشتاری به عنوان آموزش مهارتهای نرم ممکن است مستلزم حضور مربیانی در سازمان شما باشد. آموزش نوشتن باید توسط کسانی که در آن مهارت دارند و با ابزارهایی که مختص آن است انجام شود.
اطمینان حاصل کنید که سازمان یک راهنمای روشن و جامع را اجرا میکند و آن را در اختیار همه کارکنان قرار میدهد. آموزشهای دورهای را در مورد استانداردهای ارتباطی تنظیم کنید، نه تنها آنچه از کارمندان از نظر نوشتن انتظار میرود، بلکه نمونههایی واضح برای مدلسازی و استفاده صحیح از ارتباط نوشتاری را ارائه دهید.
مهارت سازمانی همچنین به دانستن تمام مراحل انجام یک کار، توانایی تصور آنها و دانستن اینکه چگونه امور را تکمیل کنید، چه کسی را برای مراحل مختلف وارد تیم کنید و چه زمانی از یک همکار ارشد برای کمک درخواست کنید را شامل میشود. سازماندهی برای هر کارمندی که شغلش شامل نظارت، مدیریت، تکمیل پروژه یا رهبری تیم است، حیاتی است.
سرپرستان مستقیم اغلب انتخاب ایدهالی برای آموزش سازماندهی با پشتیبانی از اعضای با تجربه تیم هستند. آنها نقاط قوت و ضعف تیم خود را میدانند. کارمندان باید بدانند که کجا باید باشند، چه کاری را در چه زمانی باید انجام دهند.
سازمان بهداشت جهانی خاطرنشان میکند که ما یک سوم زندگی بزرگسالی خود را در محل کار میگذرانیم. این به آن معنا است که کاری که ما انجام میدهیم و میدانیم چگونه در محل کار انجام دهیم، به ناچار تأثیر زیادی بر نحوه زندگی ما خواهد داشت. بنابراین آموزش مهارتهای نرم برای نیروی انسانی تاثیر بهسزایی بر کیفیت زندگی آنها دارد. از همراهی شما صمیمانه ممنونیم.