موقعیت شغلی مدیریت، شما را ملزم می‌کند مسئولیت‌های اضافی را به عهده بگیرید، به عنوان یک رهبر قدم بردارید و به یک مهارت کاملاً جدید مسلط شوید. با ارزش‌ترین مهارت مدیریتی که از میان مهارت‌های دیگر باید بدست آورید، مربوط به مدیریت افراد است. زیرا نقش اصلی شما به عنوان مدیر، ایجاد ارتباط و پشتیبانی از کارمندانتان است.

مدیریت موثر افراد نیاز به تمرین و تجربه دارد. اگر نتوانید افراد را مدیریت کنید، نمی‌توانید یک مدیر باشید. فارغ از این که سِمت شما در محیط کار، مدیرعامل، کارآموز مدیریت و یا مدیر جدید یک سازمان باشد، دانستن چگونگی کار کردن با دیگران، بخش اصلی موفقیت در هر شغلی است. اما برای مدیران جدید و باتجربه، دانستن چگونگی مدیریت افراد و همه خصوصیات و جاه طلبی‌های آنها، مهم‌ترین عامل موفقیت شما در مدیریت و رهبری و همچنین یک بخش اصلی از موفقیت شرکت است. در این مقاله به بیان توصیه‌های و مهارت‌هایی که برای مدیریت موثر افراد در محیط کار نیاز دارید، می‌پردازیم.

مدیریت شغل چالش برانگیزی است؛ به‌طوری که رویکرد مدیریتی که در یک تیم یا با یک فرد نتیجه می‌دهد، به ندرت می‌تواند برای همه‌ی افراد مختلف دیگر نتیجه‌بهش باشد. کلید مدیریت خوب، درک افراد است. شما باید بدانید که چه عواملی باعث عملکرد موثر آنها می‌شود، انگیزه آنها چیست و چه زمانی و چگونه در بیشترین بازدهی خود هستند. همچنین نباید انگیزه‌ها و پیشرفت‌های خود را نادیده بگیرید، زیرا پیشرفت شغلی با رسیدن به نقش مدیریتی دلخواهتان همواره ادامه دارد و متوقف نمی‌شود.

 مهارت‌های اساسی برای مدیریت موثر افراد کدامند؟

موقعیت شغلی مدیریت، شما را ملزم می‌کند مسئولیت‌های اضافی را به عهده بگیرید، به عنوان یک رهبر قدم بردارید و به یک مهارت کاملاً جدید مسلط شوید. با ارزش‌ترین مهارت مدیریتی که از میان مهارت‌های دیگر باید بدست آورید، مربوط به مدیریت افراد است. چرا که نقش اصلی شما به عنوان مدیر، ایجاد ارتباط و پشتیبانی از کارمندانتان است. اما با وجود مهارت‌های زیاد مربوط به مدیریت افراد، از کجا باید بفهمید که روی کدام یک تمرکز کنید؟ اگرچه هیچ پاسخ غلط یا درستی برای این سوال وجود ندارد، اما در اینجا تعدادی مهارت اساسی وجود دارد که هر مدیری برای موفقیت در نقش خود به آنها نیاز دارد:

 

مدیریت افراد

 

۱- ارتباط واقعی برقرار کنید

 اما مهارت‌های ارتباطی خوب برای هر مدیری ضروری است. این به این معناست که می‌توانید واضح، شفاف و به شکلی صحبت کنید که کارمندان با شما ارتباط کامل برقرار کنند.

 وقتی اعضای تیم شما فقط چند نفر باشند، برقراری ارتباط کار ساده‌ای است. وقتی شرکت شما 10 نفره است، باید جلسات منظمی را برنامه‌ریزی کنید تا مطمئن شوید که افراد در مسیر درستی هستند و می‌دانند چه خبر است. اما هنگامی که شرکت شما 100 نفر باشد، باید سرمایه‌گذاری بیشتری را در بخش ارتباطات انجام دهید تا مطمئن شوید که کارمندان شما مشغول به کار هستند و شما یک مدیر موثر هستید.

مثال:

ممکن است متوجه شوید که بسیاری از کارمندان شما، جهت و اهداف یک پروژه را به درستی درک نکرده‌اند؛ بنابراین برای شناسایی منبع این مشکل با آنها صحبت می‌کنید. در نهایت به این نتیجه می‌رسید که ارتباط شما درباره پروژه شفاف نبوده و تیم شما را گیج کرده است.

برای اطمینان از تکرار نشدن این اتفاق در آینده، بازخوردهای مربوط به اشتباهاتی که در گذشته رخ داد را را جمع‌آوری می‌کنید و آن جنبه از سبک ارتباطی خود را بهبود می‌بخشید.

۲- اعتماد خود را نشان دهید

یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی که باید به عنوان مدیر داشته باشید توانایی نشان دادن اعتماد به افرادی است که مدیریت می‌کنید. طبق تحقیقات، 61٪ از کارمندان می‌گویند که اعتماد بین آنها و مدیریت ارشدشان برای رضایت شغلی آنها بسیار مهم است. اما برای تأیید این موضوع حتی نیازی به دیدن آمار هم نیست. شما ممکن نیست کارمندی را پیدا کنید که از مدیریت خرد لذت ببرد یا از این که احساس کند به کار او اعتماد ندارید، خوشحال شود!

مثال:

یک از کارمندان قوی شما می‌خواهد در نقش خود پیشرفت کند و پروژه‌ جدیدی را به چالش بکشد. شما باید او را تشویق کنید که این کار را انجام دهد و به او بگویید که به هر طریقی به او کمک خواهید کرد. در نتیجه، کارمند شما نتایج برجسته‌ای را ارائه خواهد داد و از شما سپاسگزار است که چنین مسئولیت بزرگی را به وی سپردید.

۳-احساس همدلی داشته باشید

برای ایجاد روابط قوی با کارمندان خود، باید همدلی را تمرین کنید. خواه کسی با تعارض کاری به شما مراجعه کند یا در خانه با مسائل شخصی دست و پنجه نرم کند، شما به عنوان مدیر با دلسوزی و همدلی در مکالمه‌هایتان باعث می‌شوید که کارمندانتان بتوانند به راحتی با شما درد و دل کنند. حتی اگر احساس می‌کنید که شخصاً فرد دلسوزی نیستید، نگران نباشید. زیرا مطالعات نشان داده است كه همدلی امری قابل آموزش است!

مثال:

یکی از اعضای تیم شما اخیراً یکی از اعضای خانواده خود را از دست داده و تمرکز در کار برای او سخت است. شما باید او را تشویق کنید که هر زمانی که برای بهبودی نیاز داشته باشد را به او می‌دهید . اجازه می‌دهید که در ساعات انعطاف‌پذیرتری کار کند. در نهایت، از آنجا که در این شرایط سخت از خود همدلی نشان داده‌اید، کارمند شما در مورد سایر مسائل یا مشکلاتی که در آینده با آنها روبرو می‌شود نیز با شما صحبت خواهد کرد.

۴- فعالانه گوش دهید

درست است که مهارت شنیداری عمیق دشوار است، اما مدیرانی که این توانایی را دارند بسیار موفق‌تر از کسانی هستند که این مهارت را ندارند. تفاوت در این است که مدیرانی که هنگام مکالمه واقعا حضور دارند و گوش می‌دهند، اطلاعات به اشتراک گذاشته شده را عمیقا جذب می‌کنند. اما مدیرانی که فقط مکالمه را می‌شنوند و کاملاً با آن درگیر نیستند، اطلاعات کلیدی را که با آنها به اشتراک گذاشته می‌شود از دست خواهند داد.

مثال:

کارمند شما از موضوعی ناامید شده و نیاز به این دارد که با صحبت کردن خود را آرام کند. شما باید در حین مکالمه با او، توجه زیادی کرده و ریشه مشکل را تشخیص دهید. سپس با هم در مورد یک راه حل بحث کنید.

۵- به دیگران انگیزه دهید

 بیشتر کارمندانی که مدیریت می‌کنید در هرحال در یک جنجال گیر خواهند کرد. شاید از پروژه‌های خود خسته شوند، مسیر شغلی خود را زیر سوال ببرند یا اینکه فقط دیگر دل به کار ندهند. در این حالت مهم نیست که دلیل این موضوع چه باشد، شما باید توانایی بلند کردن آنها و ایجاد انگیزه در آنها را داشته باشید تا دوباره عملکرد بالایی داشته باشند و این یعنی مدیریت پرسنل. این کار فراتر از فقط تشویق کردن است؛ به این معنی که شما ملزم هستید تا علت جدا شدن آنها از کار را شناسایی کرده و راه‌حل هایی برای آن پیدا کنید.

 

انگیزه بخشی به کارمندان

 

مثال:

یکی از کارمندان قوی شما اخیرا کند شده است. شما به او نزدیک می‌شوید تا ببینید چه خبر است و متوجه می‌شوید که حوصله‌ او سر رفته است، چون مدتی است که در کار خود به چالش کشیده نمی‌شود. خوشبختانه یک پروژه مهم وجود دارد که تازه شروع شده و می‌تواند از کمک اضافی او در این پروژه استفاده کنید. بنابراین کارمند شما از این فرصت جدید هیجان‌زده می‌شود و شما برای ادامه موفقیت کاری خود باهم همکاری می‌کنید.

۶- به دیگران قدرت دهید

در بحث مدیریت کارکنان برای یک مدیر، توانایی قدرت بخشیدن به کارکنان بسیار مهم است. توانمندسازی کارمندان، اعطای استقلال خاصی به آنها برای تصمیم‌گیری و مسئولیت‌پذیری است و به عبارت دیگر، به آنها زمان و مکان لازم برای پیشرفت را می‌دهد.

مثال:

کارمند شما می‌خواهد ابتکار جدیدی را انجام دهد که مشتاقانه به آن علاقه‌مند است، اما نیاز به قانع‌سازی تیم رهبری نیاز است. بنابراین شما کارمند خود را تشویق می‌کنید که این برنامه را دنبال کند و با پشتیبانی، منابع و دانش لازم برای موفقیت هرچه بیشتر، به او قدرت ببخشید.

۷- به دیگران اختیار بدهید

اختیار دادن به کارکنان در بحث مدیریت پرسنل، فقط به معنی اختصاص‌ دادن تصادفی کارها به تیم خود نیست. بلکه در مورد گوش دادن به اهداف و ترجیحات آنها و در نظر گرفتن این عوامل قبل از تصمیم‌گیری است. این کار می‌تواند دشوار باشد زیرا شما همیشه نمی‌توانید همه را خوشحال نگه دارید، اما تا زمانی که تلاش واقعی کنید و دلایل تصمیم‌گیری‌های خود را بیان کنید، تیم شما این موضوع را درک خواهد کرد.

مثال:

شما در شرف راه اندازی یک پروژه بزرگ هستید، بنابراین باید یک جلسه‌ تیمی تشکیل می‌دهید تا بفهمید که هر کسی باید روی کدام بخش از پروژه کار کند. پس از شنیدن ترجیحات همه کارمندان خود، وقت می‌گذارید تا نظرات همه را با دقت در نظر بگیرید و براساس آنچه شنیده‌اید، وظایف هر یک را به آنها واگذار کنید و باور داشته باشید که بهترین تصمیم را برای تیم گرفته‌اید.

 

جمع‌بندی

 

مدیریت پرسنل

 

اگر تا کنون تمام مهارت‌های مدیریت افراد را اعمال نکرده‌اید، نگران نباشید؛ زیرا نکته مهم در مورد این مهارت‌ها این است که هر کسی توانایی توسعه آنها را دارد و می‌توانید با تمرین مداوم و کسب تجربه، در مدیریت افراد قوی شوید. از طرفی، موارد ذکرشده فقط تعدادی از مهارت‌های مدیریت افراد بودند و بسیاری مهارت دیگر در این زمینه وجود دارند که می‌توانید به مرور زمان فرابگیرید.

می‌توانید چند مورد را که شخصاً برای شما معنی‌دار هستند یا ویژگی‌هایی هستند که در مدیران گذشته خود تحسین کرده‌اید ، شناسایی کنید و با آنها شروع کنید. با گذشت زمان، می‌توانید طیف گسترده‌ای از مهارت‌های مربوط به مدیریت افراد را درون خود توسعه دهید.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: