اهمیت یادگیری سازمانی با Corporate Learning از آنجایی نشات میگیرد که در جهان امروز سازمانهای یادگیرنده برخوردار از مزیتهای رقابتی بسیاری نسبت به سایر کسبوکارها هستند. به هر حال کاملا منطقی به نظر میرسد که سازمانی با سطح یادگیری بالا و فرهنگ نهادینه یادگیری در میان همه نیروهای خود نسبت به سازمانهای تنبل و بیتوجه به مقوله یادگیری قدرت مانور و تطبیقپذیری بالاتری در بازار داشته باشد. پس به هیچ عنوان عجیب به نظر نمیرسد که سازمانهای خصوصی و کسبوکارهایی که ردیف بودجه دولتی ندارند با جا انداختن فرهنگ یادگیری سازمانی در میان کارکنان خود همواره سعی بر این دارند که حرفهای تازهای برای گفتن داشته باشند. اهمیت یادگیری سازمانی برای کسبوکارهایی که قصد دارند دست بالا را در بازار داشته باشند و در برابر طوفان تغییرات حتی خم به ابرو نیز نیاورند دوچندان است.
نیروهای یک سازمان یادگیرنده همواره در حال بهروزرسانی خود هستند و زمانی را در طول روز، هفته یا ماه به یادگیری و آپدیت اطلاعات در زمینه تخصص خود و جوانب آن اختصاص میدهند. اما یکی دیگر از ویژگیهای یک سازمان یادگیرنده نوع نگاه مدیران آن به آموزش کارکنان است. مدیران در چنین کسبوکارهایی کاملا به اهمیت یادگیری سازمانی واقف هستند و میدانند هزینه برای آموزش و توانمندسازی منابع انسانی هرگز دور ریختن پول و اتلاف منابع به شمار نمیرود. از قضا مدیران در یک سازمان یادگیرنده صرف منابع مجموعه تحت رهبری خود برای بهروزرسانی توانمندیها و مهارتآموزی به کارکنان را یک سرمایهگذاری اثربخش قلمداد میکنند. جهان ما در حال حرکت به سمت و سویی است که آرام آرام استخدام بر اساس پیشزمینههای آموزشی و مدارک آکادمیک وزن کمتری در محاسبات کسبوکارها پیدا میکند و نیروهای ماهر در اولویت همکاری و استخدام قرار میگیرند. حتی شاید طی دهههای آینده فریلنسرهای توانمند جای حقوقبگیران با بهرهوری پایین را بگیرند. باید گفت به زودی دنیا به سمتی خواهد رفت که مهارتها و روحیه یادگیرندگی حرف نخست را در جذب نیروها و همکاری با آنها میزند.
شاید در کشورهای توسعهیافته برخلاف ملل در حال توسعه حلقههای مفقوده کمتری میان صنعت و دانشگاه وجود داشته باشند اما باز هم محافل آکادمیک در سراسر دنیا این موضوع را به اثبات رساندهاند که ایدههای ناب و تحولآفرین در کسبوکارها و زندگی بشر کمتر حاصل تحصیل و پژوهش دانشجویان و استادان در دانشگاههاست. شاید وقت آن رسیده باشد که بسیاری از مدیران شرکتهای کوچک و بزرگ از خواب بیدار شوند و اهمیت یادگیری سازمانی را از پایینترین تا بالاترین نقاط هرم سازمانی درک کنند. کمی به تغییرات برقآسای بازارها در دنیای دیجیتال دقت کنید. به سادگی عیان است که یادگیری مداوم و بهروزرسانی مهارتها به پیشرفت بشر در این صنعت و سایر صنایع سرعت بخشیده است نه انجام امور روتین.
مزایای بسیار آموزش کارکنان اهمیت یادگیری سازمانی را برجستهتر میکند. اما اگر بخواهیم این مزیتها را لیست کنیم به موارد زیر خواهیم رسید.
همواره ضمن پیمایشهای سازمانی مشخص شده کارکنانی که در معرض آموزش مداوم قرار داشتهاند عملکرد بهینهتری از خود به نمایش میگذارند. این قبیل کارمندان هوشمندانهتر عمل میکنند، قدرت حل مسئله بالاتری دارند و در تصمیمگیری نسبت به سایر کارکنان توانمندتر هستند. نیروهای یک سازمان یادگیرنده خلاقانهتر عمل میکنند و در تدوین استراتژیها کمکحال مدیران بالاسری خود خواهند بود. وقتی همه منابع انسانی به اهمیت یادگیری سازمانی واقف باشند و این موضوع را نه در حاشیه بلکه در متن فعالیتهای خود لحاظ کنند، سرعت پیشرفت یک کسبوکار تا چندین برابر افزایش خواهد یافت. نمونه ایدهآل سازمانهای یادگیرنده را میتوان در ژاپن نیمه دوم قرن بیستم و چین قرن بیستویکم مشاهده کرد.
وقتی اهمیت یادگیری سازمانی برای مدیران و کارکنان یک کسبوکار آشکار باشد، همه میکوشند مدام در راه بهبود عملکرد و بهروزرسانی توانمندیهای خود گام بردارند. آموزش و یادگیری مداوم موجب میشود نیروها دائم در حال پیشرفت باشند و مدیران خود را نیز به سوی بالا هدایت کنند. به این ترتیب با پیشرفت همهجانبه سازمان پیشرفت شغلی برای همه کارکنان اتفاق میافتد و نارضایتی و علاقه به ترک سازمان در راستای یافتن شغل بهتر و به قول خودمانی «نان و آبدارتر» به شدت کاهش مییابد.
اهمیت یادگیری سازمانی یک جنبه بسیار مهم دارد و آن هم سینرژی یا همافزایی میان کارکنان است. منابع انسانی در یک سازمان یادگیرنده میتوانند ایدهها و مهارتهای یکدیگر را تقویت کنند و همین موضوع سبب میشود عملکرد اعضای یک تیم بیش از تعداد آنها باشد. در یک سازمان یادگیرنده امروزی گاه یک تیم 5 نفره برابر با یک واحد چند ده نفری در دوران مدیریت کلاسیک کارایی و اثربخشی دارد. در سایه یادگیری و آموزش میتوان هر یک از نیروهای سازمان را به یک موتور محرک برای پیشرفت کل مجموعه کسبوکار تبدیل کرد.
یکی از مواردی که برای سازمانهای امروزی اهمیت شگرفی دارد رشد متوازن برند کارفرمایی در کنار برند تجاری آنهاست. برند کارفرمایی برخلاف برند تجاری که مشتریمحور است و به نگاه بازار میاندیشد، بر تصور منابع انسانی و نیروهایی که درون و بیرون از سازمان حضور دارند نسبت به فضای کاری در آن مجموعه تمرکز دارد. بدون تردید وقتی مدیران یک سازمان به اهمیت یادگیری سازمانی واقف باشند و آموزش کارکنان را در اولویت قرار بدهند، برند کارفرمایی قدرتمندتری نیز خواهند داشت. بسیاری از افراد مستعد و توانمند علاقهمند به فعالیت در سازمانی هستند که فعالیت در آن بر قابلیتهایشان میافزاید و به اصطلاح با کار در آن مجموعه در جا نخواهند زد. همه انسانها شیفته پیشرفت هستند و حضور در یک سازمان یادگیرنده میتواند این نیاز را در وجود نیروهای سازمانی برآورده کند.
اهمیت یادگیری سازمانی از آنجا ناشی میشود که مهمترین مزیت رقابتی کسبوکارها در عصر حاضر به یادگیری و دانش مربوط میشود. همانگونه که پیشتر نیز عنوان کردیم یک سازمان یادگیرنده قوه خلاقیت را در وجود کارکنان خود تقویت خواهد کرد. اما افزون بر رشد خلاقیت و نوآوری درون سازمان، وقتی یادگیری در یک مجموعه همواره جاری باشد افراد بسیاری که از خارج از سازمان ایدههای خود را به مدیران آن مجموعه عرضه میکنند، دست خالی سازمان را ترک نخواهند کرد. کارکنانی که یادگیری سازمانی را به عنوان یک فرهنگ شغلی پذیرفتهاند جهت جذب ایدههای اولیه خلاقانه در بخش خود بسیار قدرتمند عمل میکنند. این افراد پشتیبان فوقالعادهای برای مدیران ارشد سازمان در راستای پذیرش ایدههای جذاب از سوی افراد خارج از مجموعه محسوب میشوند. رهبران سازمانی به پشتگرمی نیروهای یادگیرنده با اعتمادبهنفس میتوانند روی ایدههای ارزشمند سرمایهگذاری کنند و اطمینان داشته باشند که نیروهای یادگیرنده آنها ایده دریافتشده از دنیای بیرونی را به بهترین نحو پرورش خواهند داد و از آن یک محصول اثربخش و سودآور استخراج میکنند.
اهمیت یادگیری سازمانی در دنیای امروز کسبوکارها بر کسی پوشیده نیست. اما توجه به یادگیری سازمانی هرگز نباید شکلی افراطی به خود بگیرد و موجب شود کارکنان تصور کنند شرکت در دورههای آموزشی برای آنها یک وظیفه اجباری است. پیشتر نیز عنوان کردیم که یادگیری برای منابع انسانی در سازمانهای امروزی یک اجبار محسوب میشود نه یک انتخاب. اما در مقابل باید بگوییم زمانی حرکت به سوی یادگیری و آموزش در سازمان اثربخش خواهد بود که کارکنان، خود با تمام وجود به این اجبار و اهمیت یادگیری پی برده باشند. بنابراین پیش از آغاز برنامههای آموزشی در سازمان مدیران وظیفه دارند اهمیت یادگیری سازمانی را در ذهن کارکنان خود نهادینه کنند. اگر برای استارت یک برنامه آموزشی در سازمان خود نیاز به مشاوره دارید، از ظرفیت سامانههایی چون تینت غافل نشوید.