اعتماد در رهبری سازمانی یکی از برترین ویژگی‌هایی است که یک رهبر خوب از آن بهره‌مند است. وجود برخی ویژگی‌ها باعث می‌شود تا افراد قابل اعتمادتر باشند. ویژگی‌ قابل اعتماد بودن نوعی ویژگی‌های درونی است که اساس شخصیت ما را تشکیل می‌دهد. صرف نظر از موقعیت یا شرایط، این ویژگی‌ها بخشی از آن چیزی است که ما هستیم.

رهبری نیروی هدایت‌کننده است که افراد را به سوی دستیابی به هدف ها سوق می‌دهد. آن‌ها این کار را با ایجاد یک چشم‌انداز روشن، ایجاد انگیزه و راهنمایی دیگران در فرآیند کار به گونه‌ای انجام می‌دهند که باعث ایجاد روحیه شود.

ویژگی‌هایی موثر برای افزایش اعتماد در رهبری سازمانی

زمانی که رهبران غیرقابل اعتماد تلقی شوند، انگیزه‌های کارمندان یا اعضای تیم تا حد زیادی کاهش می‌یابند. پس همراه ما باشید تا با ویژگی‌های مهمی که شما را به یک رهبر با اعتماد تبدیل می‌کند، آشنا شوید.

شایستگی

برای دستیابی به موفقیت برای هر هدفی، باید بدانیم که چه کاری را انجام می‌دهیم و چرا مایل به انجام آن کار هستیم. این به آن معنا نیست که ما باید از همه امور باخبر باشیم، اما به این معنی است که باید پایه محکمی از مهارت‌ها و توانایی و دانش در خودمان ایجاد کنیم. افراد تحت رهبری ما تنها در صورتی ما را دنبال می‌کنند که از صلاحیت رهبری ما راضی باشند. این به آن معنا نیست که آن‌ها معتقد هستند ما هرگز تصمیم ضعیفی نخواهیم گرفت، بلکه به ما اعتماد دارند که آن‌ها را به خوبی راهنمایی خواهیم کرد.

به عنوان رهبر، ما باید بتوانیم توضیح دهیم که چرا یک مسیر بهتر از مسیر دیگر است، چرا استراتژی بازاریابی و رویکرد فروش ما برای محصولاتی که می‌خواهیم بفروشیم مناسب است. چرا برنامه تمرینی ما اینگونه است، یا چرا ما معتقد هستیم که این بازی در مقابل دفاع تیم دیگر موثر است. باز هم، نیازی نیست که همه پاسخ‌ها را داشته باشیم، اما افرادی که رهبری می‌کنیم باید مطمئن باشند که ما شایستگی رهبری آن‌ها را در رسیدن به چشم‌انداز و ماموریت سازمان داریم.

 

قابل اعتماد بودن، یک ویژگی ضروری در رهبری سازمانی

 

تمامیت و اعتماد در رهبری سازمانی

اگر نگوییم تمامیت سنگ بنای یک رهبری است اما به جرات می‌توانیم بگویییم که یکی از اجزای سازنده موفقیت است. به خصوص رهبرانی که مایل هستند در زندگی کسانی که تحت رهبری آن‌ها قرار دارند ارزش بیافزایند. مهارت‌های رهبری باید بر پایه‌ای مناسب ساخته شود. اگر افراد سازمان شما نمی‌توانند به شما تکیه کنند، چه روی کارهای بزرگ و چه کارهای کوچک‌ چگونه می‌توانند از توصیه‌های رهبری شما پیروی کنند؟ آن‌ها ممکن است برای مدتی شما را دنبال کنند، اما اشتیاق یا تعهد کاملی نخواهد داشت.

دلیل آن ساده است. وقتی با عدم اطمینان در مورد یک تصمیم یا جهت مواجه می‌شوند، نمی‌دانند که آیا می‌توانند به فردی که تصمیم می‌گیرد یا به آن سمت اشاره می‌کند اعتماد کنند یا خیر. آن‌ها ممکن است برای مدتی این روند را دنبال کنند، اما فقط به صورت مشروط، یا با تردید در هر مرحله.

امنیت

برای داشتن اعتماد در رهبری سازمانی رهبران باید اعتمادبه‌نفس خود را نشان دهند، نه صرفا شجاعت کاذبی از خود به نمایش بگذارند. احساس واقعی ناشی از یک ارزش نوعی از اعتمادبه‌نفس است که نمی‌توان آن را تحت تأثیر شرایط قرار داد و به بهترین وجه از طریق رابطه با خدا به دست می‌آید. علم به اینکه او مرا آفریده و از من مراقبت می‌کند، بیش از هر کتاب خودیاری می‌تواند موثر باشد. رهبرانی که به اندازه کافی قابل اعتماد هستند، برای کمک به رشد و توسعه دیگران با پتانسیل کامل سرمایه‌گذاری می‌کنند. رهبران قابل اعتماد افرادی روشن‌فکر هستند که دیگران را که در نهایت جایگزین آن‌ها می‌شوند، به سطوح بالا ارتقا خواهند داد.

اعتماد در رهبری سازمانی و اعتبار

برای قابل دسترس بودن و ایمن بودن، قابل اعتماد بودن و وفادار بودن، نمی‌توانید رهبری دروغگو باشید. مهم‌تر از همه، رهبران باید واقعی باشند. زیرا مردم رفتارهای جعلی او را می‌شناسند. برای داشتن اعتماد در رهبری سازمانی باید به نکات زیر توجه کنید:

رهبران آنچه را که می‌گویند انجام خواهند داد

این ممکن است کمی غیرواقعی به نظر برسد. اما تحقیقات اساسی در روان‌شناسی اجتماعی همبستگی کمی بین نگرش و رفتار فرد را نشان می‌دهد. در واقع، گفتن یک چیز و انجام کاری دیگر برای مردم بسیار آسان است. یک رهبر قابل اعتماد به این تمایل طبیعی توجه دارد. طبق گفته گاندی ما زمانی احساس شادی می‌کنیم که آنچه فکر می‌کنیم، می‌گوییم و انجام می‌دهیم با هم هماهنگ باشند. یکنواختی در افکار، گفتار و اعمال نیز رهبران را قابل اعتمادتر می‌کند.

رهبران قابل اعتماد در تصمیم‌گیری شفاف هستند

برای اینکه بتوانید به دیگران بفهمانید که چرا کاری را انجام می‌دهید بدون اینکه حالت تدافعی داشته باشید، باید مهارت‌های خاصی را بیاموزید. رهبران قابل اعتماد مهارتی دارند و به همراهان خود این حس را القا می‌کنند که دوشادوش آن‌ها با انگیزه کافی کار کنند. هنگامی آن‌ها فرآیند تصمیم‌گیری خود را به اشتراک می‌گذارند تا افراد تیم استدلال آن‌ها را در هر مرحله درک کنند، به این ترتیب قابل اعتمادتر خواهند بود. اعضای تیم نیز اغلب در این فرآیند بیشتر یاد می‌گیرند.

 

قابل اعتماد بودن، یک ویژگی ضروری در رهبری سازمانی

 

رهبران قابل اعتماد گوش می‌دهند

 یک رهبر قابل اعتماد با دقت گوش می‌دهد و آنچه گفته شده و آنچه گفته نشده است را به خاطر می‌آورد. آن‌ها می‌دانند چگونه خود را جای دیگران بگذارند. آن‌ها به همان اندازه پذیرای ستایش و انتقاد هستند و به دنبال حقیقت در انتقاد هستند. رهبران قابل اعتماد از دیدگاه‌های جایگزین و از نظرات دیگران در فرآیندهای تصمیم‌گیری استقبال می‌کنند.

رهبران قابل اعتماد خودآگاه هستند و به خودشان اعتماد دارند

یک رهبر قابل اعتماد به اندازه کافی خودآگاه است. او تمامی ویژگی‌هایی که در این مقاله ذکر کردیم را مورد توجه قرار می‌دهد و درصدد پرورش ویژگی‌های رهبر قابل اعتماد در خود است. اعتمادبه‌نفس از تمرین خودآگاهی ناشی می‌شود. مهم است که بین اعتمادبه‌نفس ساختگی که تدافعی و خود محور است و اعتماد‌به‌نفس واقعی، که شامل گوش دادن با مهربانی و صداقت است تمایز قائل شویم. خودآگاهی را می‌توان از طریق مدیتیشن یا تمرین‌هایی برای خودکاوشی پرورش داد.

تاثیرات نداشتن اعتماد در رهبری سازمانی

چنانچه اعتماد در رهبری سازمانی وجود نداشته باشد شاهد آسیب‌هایی به سازمان خواهیم بود. در ادامه 3 مورد از اصلی‌ترین این آسیب‌ها را بیان خواهیم کرد.

بی‌اعتمادی سرعت انجام تغییرات مثبت را در سازمان کند می‌کند

 هنگامی که اعتماد رهبری زیر سوال می‌رود، مدت زمان بیشتری طول می‌کشد تا فرآیندها به درستی اجرا شود. تغییرات مثبت به دلیل اجتناب، انفعال، انکار و بدبینی که ناشی از بی‌اعتمادی است، کند می‌شود. بی‌اعتمادی استرس را افزایش می‌دهد. ترس و نگرانی در مورد امنیت شغلی، عدم مشارکت در تصمیم‌گیری، عدم تأثیرگذاری بر نحوه انجام کار، حجم کاری بیش‌ازحد، عدم حمایت و راهنمایی همه ناشی از بی‌اعتمادی رهبری سازمانی است. اثرات نامطلوب اضطراب بیش‌ازحد نیروی کار شامل بهره‌وری ضعیف در کسب‌وکار، افزایش غیبت و افزایش میزان نارضایتی‌ها است.

بی‌اعتمادی مسئولیت‌پذیری را کاهش می‌دهد

 مسئولیت‌پذیری یک طرز فکر است و امری نیست که یک رهبر بتواند آن را از دیگران مطالبه کند. وقتی رهبران اعتماد ایجاد نمی‌کنند، مانع مسئولیت‌پذیری می‌شوند. مسئولیت‌پذیری پایین منجر به روحیه پایین، عدم مشارکت کارمندان و بهره‌وری پایین خواهد شد.

بی‌اعتمادی ارتباطات را قطع می‌کند

 بدون اعتماد، دلیل کمی برای بیان نظرات و ایده‌ها وجود دارد و اغلب از همکاری‌های بیشتر اجتناب می‌شود. بی‌اعتمادی باعث می‌شود که افراد اطلاعاتی را که در اختیار دارند، دریغ کنند و فقط آنچه را که فکر می‌کنند رهبری می‌خواهد بشنود را داوطلبانه ارائه می‌کنند.

سخن پایانی

اعتماد پایه و اساس همه روابط بوده و برای اثربخشی رهبری حیاتی است. همه ما این احساس ناراحتی، سوء ظن و احتیاط را هنگام ارتباط با کسی که به او بی‌اعتماد هستیم، تجربه کرده‌ایم. از سوی دیگر، اگر ما به کسی کامل اعتماد داشته باشیم، آن رابطه دارای حسن‌نیت و اثربخشی فراوان خواهد بود. اگر می‌خواهید موفقیت خود را تضمین کنید باید برای داشتن اعتماد در رهبری سازمانی تلاش کنید.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: