امروزه دوره پژوهش و توسعه متمرکز و درون‌ سازمانی در بسیاری از صنایع به پایان رسیده است. دانش مفید در بسیاری صنایع فراگیر است و باید ایده ‌ها را زود به کار گرفت تا مبادا از دست بروند. در چنین شرایطی، رویکرد نوآوری باز راه جدیدی برای ارزش آفرینی و برتری در بازار گشوده است.

*سید کامران باقری

گذار به نوآوری باز برای شرکت‌هایی که در تمام عمر خود بسته کار کرده‌اند، دشوار است. 
طبیعی است این شرکت‌ها که به نوآوری بسته خو کرده‌اند، از باز شدن مرزهای سازمان هراس داشته باشند بنابراین اولین گام‌ آنها به سمت نوآوری باز خیلی مهم است. آنها در اولین قدم چه باید بکنند که در ادامه بتوانند فرآیند گذار را با خطرات کم‌تری پشت سر بگذارند؟ 

آگاهی: نخستین گام نوآوری باز
نخستین گام در راه گذار به نوآوری باز، آگاهی از تازه‌ترین نوآوری ‌ها در درون شرکت شما و دیگر شرکت ‌های صنعت است. 

هنگام کشیدن این نقشه، باید از خود بپرسید:
ایده ‌های مهم شرکت شما و صنعت تان‌ در پنج سال گذشته از کجا آمده‌اند؟ آیا با مدل کسب وکار شما سازگاری داشته‌اند؟ نقش شرکت ‌های کوچک و نوپا چه بوده است؟ آیا توانسته‌اند به بازار راه یابند و سهمی از آن به دست آورند؟ ایده ‌های آنها از کجا سرچشمه گرفته‌اند؟ مدل کسب وکار آنها چیست؟ نقش سرمایه گذاران خطرپذیر و دیگر سرمایه گذاران خصوصی در صنعت تان چه بوده است؟ آیا نقشی برجسته دارند؟ چه چیزی خطرپذیری آنها را توجیه می‌کند؟ کار آنها با کارکرد شرکت شما قابل مقایسه است؟ نقش دانشگاه‌ها در انتقال دانش به شرکت و صنعت تان چگونه بوده است؟ هم‌پوشانی پژوهش دانشگاه‌ها با اولویت‌های کاری این شرکت چه اندازه است؟ برترین استادان در این حوزه‌ چه کسانی هستند؟

شناسایی منابع نوآوری صنعت: پرسش نخست به دنبال شناسایی منابع نوآوری صنعت است. بیشتر وقت‌ها، نوآوری‌ های بسیار مهم که صنعت را دگرگون کرده‌اند از جاهایی آمده‌اند که به هیچ‌وجه انتظار نمی‌رفته است. همچنین بیشتر پژوهشگران شرکت‌‌های بزرگ آنقدر درگیر اهداف کوتاه مدت و نوآوری های تدریجی هستند که نمی‌توانند سهم زیادی در نوآوری های انقلابی داشته باشند.

تعریف مدل کسب‌وکار: یکی دیگر از کارهای مهم که باید انجام شود، تعریف مدل کسب‌وکار است. بازار هدف شما کجاست؟ گزاره‌های ارزش کلیدی شما برای آن بازار کدام‌اند؟ پرداخت به شما چگونه انجام می‌شود؟ شما چگونه ارزش می‌آفرینید و تصاحب می‌کنید؟ بازیگران اصلی زنجیره ارزش چه کسانی هستند؟ بسیاری شرکت‌ها پاسخی روشن برای این پرسش‌ها ندارند. تعریف مدل کسب‌وکار و اطلاع‌رسانی گسترده آن در درون شرکت بسیار با ارزش است. 

شناسایی شرکت هایی تازه پا گرفته: پس از تعریف مدل کسب‌وکار خود، شرکت‌هایی را بررسی کنید که به تازگی در صنعت‌تان پاگرفته‌اند. آیا از این تازه‌واردان، کسی موفق شده است؟ اگر بله، چرا؟ مدل کسب‌وکار آنها چیست و با مدل کسب‌و کار شما چه تفاوتی دارد؟ این شرکت‌ های نوپا دست به آزمودن مدل‌های کسب‌وکار، فناوری ‌ها و بازار هایی می‌زنند که شرکت‌های جاافتاده آنها را نادیده می‌گیرند. بسیاری از شرکت ‌های بزرگ کار شرکت ‌های نوپا را زیر نظر ندارند و آنها را جدی نمی‌گیرند. نادیده گرفتن شرکت‌های نوپا در دنیای نوآوری باز، اشتباه و یادگیری از تجارب آنها دستمایه پیروزی است.

دیدار با یک سرمایه‌گذار خطرپذیر: دیگر کاری که باید انجام دهید، دیدار با یک سرمایه‌گذار خطرپذیر است. این کار سخت‌تر از آن است که می‌کنید. بسیاری از سرمایه گذاران خطرپذیر درگیری کاری فراوان دارند و تنظیم وقت دیدار با آنها بسیار دشوار است. نگاه بسیاری از آنها با مدیران شرکتی به تمامی متفاوت است بنابراین خود را برای واکنش‌های انتقادی آنها آماده کنید اما همین سرمایه گذاران گرفتار اگر بدانند اطلاعاتی درباره فناوری و بازار در زمینه کاری‌‍‌شان از شما دریافت می‌کنند، بی‌شک زمانی را به شما اختصاص خواهند داد. اگر با آنها به گفتگو بنشینید، درخواهید یافت که اطلاعات و تحلیل‌های آنها پخته و آگاهانه است. اگر دیدگاه‌های آنان با شما متفاوت بود، شگفت‌زده نشوید و بر دیدگاه‌های خود پافشاری نکنید. به جای آن به آنان گوش فرا دهید و در دیدگاه‌های آنان در پی نکات ارزشمند باشید. 

پیوند شرکت تان با اساتید دانشگاهی: دست آخر باید پیوند شرکت خود را با دانشگاه‌هایی که استادان آنها در زمینه‌های جذاب صنعت‌تان پژوهش می‌کنند ارزیابی کنید. پیوند خوب با دانشگاه بسیار فراتر از کمک مالی به دانشگاه است؛ باید پیوندهای شخصی بین کارکنان فنی خود و اعضای هیات علمی و دانشجویان آنها برقرار کنید. دادوستد اطلاعات، ایده‌ها، موفقیت‌ها و شکست‌ها به سودتان خواهد بود. خود را برای یادگیری از آنها نیز آماده کنید.


* مشاور و مدرس مدیریت نوآوری و مالکیت فکری و عضو هیات مدیره انجمن مدیریت فناوری ایران
 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: