برای اینکه کاری کنید که نیروی جدید احساس بهتری در محیط کاری جدیدش داشته باشد، باید در مورد آنها پرس و جو کنید تا آنها را بهتر بشناسید. برای این کار، با خودشان وارد گفتوگوی صمیمی شوید. این روش برای برقراری روابط محکم و صمیمانه با همکاران، بسیار مهم است، به خصوص اگر تازه به تیمی پیوسته باشند. بدون اینکه سوالهای شخصی و بیربط بپرسید یا فضولی کنید، سعی کنید علایق آنها را بپرسید تا بفهمید که چه وجه شباهتهایی با هم دارید.
در یک شرکت، مسئول منابع انسانی وظیفه دارد که رابطه بین نیروی جدید و سایر اعضای تیم را تسهیل کند. رابطه گروهی عالی، فرهنگ یک استارتاپ و مجموعه را تشکیل میدهد. هیچ روشی بهتر از این نیست که شخصا، نیروی جدید را با سایر اعضای تیم آشنا کنید. جلسات خصوصی و گروهی بگذارید و نیروی جدید را به همتیمیهای قدیمی و نیروهای قدیمی را به عضو جدید گروه معرفی کنید. همچنین بهتر است که نیروی جدید با ابزارهایی که قرار است کار کند، آشنا شود تا سیستمهای جدیدی که با آنها سر و کار دارد، بهتر بشناسد.
هر زمانی که لازم است، به نیروی کار خود اعتبار دهید. اعتبار دادن به آنها، قدردانستن نقاط قوت آنها و تاکید بر توانایی آنها باعث میشود که احساس خوبی از حضور در تیم شما داشته باشند. تحسین کردن نقاط قوت نه تنها باعث میشود که در بدو ورود احساس خوبی داشته باشند، بلکه فضایی مثبت و امیدبخش برای همه ایجاد میکند. این کار دو جنبه مثبت در اعضای تیم ایجاد میکند؛ یکی ایجاد رقابت مثبت درونی برای بهتر کردن ویژگیها و دیگری ایجاد زمینه برای استانداردهای جدید.
نیروی جدیدی را فرض کنید که در بدو ورود با یک کتاب راهنمای بزرگ پر از دستورات، سیاستهای سازمان و قوانین ریز و درشت مواجه میشود. با یک تغییر کوچک میتوانید حس بهتری به کارمند جدید بدهید. برای او دستورالعمل و کتاب راهنمایی دوستانه تهیه کنید. این راهنما باید شامل خلاصهای از سوابق شرکت و استارتاپ، مشتریان شما، افرادی که باید بشناسد، نحوه مدیریت و فرهنگ سازمانی باشد ولی با زبانی دوستانهتر و سادهتر. کارمند جدید نباید هفتهها وقت خود را صرف یاد گرفتن قوانین و سیاستهای مدیریتی یک مجموعه جدید کند.
حتی اگر یک پیام کوتاه باشد مثل این: کارها چطور پیش میره؟
پرسوجوهای کوچک حتی در همین اندازه، تغییرات بزرگی در نحوه تعامل نیروی جدید با سایر اعضای تیم ایجاد میکند. در بدو ورود یک عضو جدید، سعی کنید از او گاهی در مورد شرایط بپرسید. سوال کنید که آیا مشکلی دارد یا نه. به آنها نشان دهید که سوالات و مشکلاتشان برایتان اهمیت دارد و پیگیر آن هستید.
برای همکار جدیدتان محل کاری در نظر بگیرید و آن را از قبل، با هر وسیلهای که نیاز دارد تجهیز کنید. آن را اماده کنید و حتی برای تهیه وسایل مورد نیاز میتوانید با خود او مشورت کنید. در اختیار داشتن یک جای منحصربهفرد که قبلا برای آماده کردن آن وقت گذاشته شده، به کارمند جدید حس خوبی میدهد و خودش را جزیی از از محیط کار جدیدش میبیند.
هر آنچه که همکار جدید برای جا افتادن در محیط جدید لازم دارد به او یاد بدهید. این مورد حتی میتواند در مورد بدیهیترین مسائل مثلا یاد دادن مکان استراحت و... باشد. برای آنها دستورالعملهایی تهیه کنید که کاملا واضح و دقیق باشد. فرهنگ استارتاپ شما ممکن است با محل کار قبلی او متفاوت باشد بنابراین هر چیزی که در مورد استارتاپ و دفتر شرکت شما باید بداند، در اختیارش بگذارید.
شما به عنوان پایه گذار یک استارتاپ یا به عنوان یکی از همکاران تیم، باید رابطه رودررو با همکار جدید داشته باشید. هر چقدر بیشتر در هفتههای اول برای برقراری ارتباط رودررو وقت بگذارید، نتیجه بهتری میگیرید. با این کار، همکار جدید متوجه میشود که واقعا بخشی از یک سازمان و یکی از اعضای مهم گروه است. کم کم با همه همکاران آشنا میشود. دیگر حس جدا بودن یا نیروی آزمایشی بودن را نخواهد داشت. لازم به گفتن نیست که ایجاد حس خوب در همکاران، باعث افزایش بهرهوری آنها میشود.
همکاران جدید معمولا با ایدهها و تفکرات جدید، پا به محیط کاری جدید میگذارند. بعد از یک هفته که از آغاز کارشان گذشت، از آنها در مورد نظراتشان بپرسید. از کدام قسمت کار و محیط کار لذت میبرند؟ فکر میکنند کدام بخش نیاز به بهبود دارد؟ بازخورد گرفتن از فردی که با نگاه جدیدی به اوضاع اطراف مینگرد، میتواند اطلاعات جالب و جدیدی در مورد محیط یک استارتاپ بدهد. دیگر مزیت بازخورد گرفتن، این است که همکار جدید احساس راحتی میکند و میداند که نظراتش برای دیگران، بااهمیت است.
مردم در محیط جدید احساس بهتری پیدا میکنند اگر با فرد دیگری بلافاصله وارد همکاری و تعامل شوند. برای اینکه عضو جدید تیم حس بهتری داشته باشد، با یکی از اعضای قدیمیتر یک پروژه مشترک برای او در نظر بگیرید. با این روش، آنها فرصتی برای برقراری ارتباط در محیط کار پیدا میکنند. با یکی از اعضای تیم احساس نزدیکی و صمیمیمت میکنند و خودشان را واقعا به عنوان جزیی از تیم میشناسند. با همکاری و مشورت یک فرد آشنا به محیط، وارد کار میشوند.
اگر همکار جدید شما از شهر دیگری آمده و علاوه بر نیروی کار جدید، همشهری جدیدتان هم محسوب میشود، کمک کنید تا زودتر با محیط بیرون از محل کار هم ارتباط برقرار کند و با آن آشنا شود. میتوانید برایش وقت بگذارید و اطراف شهر را نشان دهید، بهترین رستورانها را معرفی کنید و او را راهنمایی کنید تا خدمات مورد نیازش را از کجا پیدا کند. خوشحال و راحت بودن در خارج از محیط کار، نقش مهمی در افزایش تمرکز و بهرهروی نیروها در محیط کار دارد.
داشتن نگرش مثبت ناخودآگاه روی رفتار شما با همکار جدید تاثیر میگذارد. باعث میشود که برای حمایت از عضو جدید گروه، آماده باشید. برای بسیاری از افراد، وارد شدن به محیط جدید و غریبه، تجربهی سختی است ولی اگر احساس کنند که در محیط جدید، پشتیبان و دوستانی دارند، به راحتی با ابتدای این مسیر سخت، کنار میآیند.
اگر پایهگذار و مدیر یک استارتاپ یا شرکت هستید، برای همکاران جدید خود همیشه راهی برای برقراری ارتباط بگذارید. به آنها اطلاع دهید که در دفترتان همیشه به روی آنها باز است و آماده شنیدن حرفها، نظرات و پیشنهادات آنها هستید. حتی انتقادات آنها را بشنوید و همیشه فرصتی برای صحبت کردن با آنها داشته باشید.
آشنا شدن نیروی کار با محیط جدید، با توجه به ویژگیهای فردی همکار جدید، میتواند فرایندی سخت باشد ولی اگر به خوبی پیش برود، نیروی جدید به راحتی با محیط کار خود تطابق پیدا میکند. تطابق با محیط، تاثیر مستقیمی روی عملکرد او دارد. داشتن احساس خوب در بدو ورود به محیط کاری جدید، بهرهوری کارکنان را افزایش میدهد و به موفقیت بیشتر استارتاپ منجر میشود.