تقویت هوش هیجانی، از مهم‌ترین اقداماتی محسوب می‌شود که همه رهبران امروزی باید آن را در دستور کار قرار داده و با شناخت راهکارهای ارتقای این نوع هوش و تمرین کافی، مهارت انسانی‌شان را در تعامل با اعضای سازمان بهبود بخشند.

تقویت هوش هیجانی، گامی بلند در مسیر تبدیل شدن به یک رهبر تمام‌عیار است. با وجود اینکه برخورداری از این مهارت، تقریباً در همه سطوح سازمان، اهمیت دارد اما نقش شاخص رهبری و مسئولیت‌های سنگین این نقش، ضرورت نیاز به چنین مهارتی را دوچندان می‌کند. هوش هیجانی که به هوش عاطفی یا هوش احساسی هم مشهور است، به مهارت افراد در درک احساسات خود و دیگران اشاره دارد. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، علاوه بر توانایی تجزیه‌وتحلیل احساسات، قادر به مدیریت واکنش‌های رفتاری خود و دیگران هستند.

 

تقویت هوش هیجانی

 

با توجه به اهمیت فزاینده موضوع EQ در ایفای نقش رهبری، در این مطلب از تینت می‌خواهیم راه‌های تقویت هوش هیجانی را با شما همراهان همیشگی در میان بگذاریم. البته ما قبلاً و در مطلبی مجزا درباره اینکه هوش هیجانی چطور باعث تقویت مهارت رهبری می‌شود، توضیحاتی را ارائه داده‌ایم که مطالعه آن را نیز پیشنهاد می‌کنیم.

۱- بدانید چه چیزهایی برایتان اهمیت دارند؟

برای تقویت هوش هیجانی، ابتدا باید درک عمیق‌تری از خودتان داشته باشید. ارزش‌ها و اعتقادات شما، ریشه در دوران کودکی دارند و نقش پررنگی در نحوه رفتارتان ایفا می‌کنند. شناسایی ارزش‌های شخصی از آن جهت مهم است که کمکتان می‌کند تا متوجه شوید چرا بعضی شرایط، باعث بروز واکنش‌های عاطفی و هیجانی شدید در شما می‌شوند؟ اگر در محیطی کار می‌کنید که فرهنگ حاکم بر آن با ارزش‌هایتان همخوانی دارد، آنگاه به احتمال زیاد ثبات عاطفی بیشتری را تجربه می‌کنید.

۲- خودآگاهی‌تان را توسعه دهید

حالا که متوجه شدید چه عواملی، واکنش‌های عاطفی شدیدی درونتان ایجاد می‌کنند، باید از این آگاهی در راستای تقویت هوش هیجانی و متعاقباً درک احساساتتان و اتخاذ تصمیمات بهتر بهره ببرید. بسیاری از رهبران، اهمیت آگاهی از احساسات درونی را نادیده می‌گیرند زیرا سال‌ها تجربه به آن‌ها آموخته که آنچه در محیط کار، ارج نهاده می‌شود خردورزی و منطق است نه احساسات و هیجانات.

شنیدن ندای احساسات درونی، اقدامی ضروری در راستای تقویت هوش هیجانی بوده که در ابتدا ممکن است برایتان سخت باشد. برای عادت به این کار می‌توانید از تمرین مراقبه کمک بگیرید یا اینکه آرام و ساکت بنشینید و آنچه را درونتان اتفاق می‌افتد، با دقت، زیر ذره‌بین قرار دهید. برقراری ارتباط با احساسات درونی این امکان را برایتان فراهم می‌سازد تا با واکنش عاطفی‌تان نسبت به یک موقعیت خاص، قبل از اینکه آن واکنش بر شما غلبه کند، روبرو شده و آن را مدیریت کنید.

۳- آگاهی‌تان را از دیگران توسعه دهید

تقویت هوش هیجانی، صرفاً به خودآگاهی محدود نمی‌شود؛ بلکه یکی از الزامات مهم ارتقای این هوش، شناسایی علائمی است که کمکتان می‌کنند تا احساسات دیگران را نیز بفهمید. برای این منظور باید توجهتان را به آنچه در اطراف می‌گذرد، بیشتر کنید. شناخت خلقیات کارکنان و مدیریت تیم‌های سازمانی بر مبنای این شناخت، نقش بسیار مهمی در ارتقای مهارت رهبری و دستیابی به اهداف تجاری دارد.

نکته ظریفی که در اینجا باید متذکر شویم این است که توسعه خودآگاهی نباید شما را بیش‌ازحد در خودش غرق کند. به‌عبارت‌دیگر، نباید آن‌قدر در بحر روحیه و احساساتتان غرق شوید که از توجه به دیگران، غافل بمانید! این یکی از دام‌های متداول در مسیر تقویت هوش هیجانی است.

۴- مهارت‌های ارتباطی و اثرگذاری‌تان را بهبود دهید

حالا که آگاهی‌تان را نسبت به احساسات خودتان و دیگران توسعه داده‌اید، وقت آن رسیده که از این داده‌های احساسی برای هدایت مؤثرتر کارکنان استفاده کنید. بنابراین از حالا به بعد اگر متوجه شدید که یکی از اعضای سازمان در یک روز کاری خاص، به هر دلیلی روحیه بالایی ندارد، سعی کنید احساساتش را در مسیر درستی هدایت کنید. مثلاً می‌توانید وظیفه‌ای را به او بسپارید که در عین اهمیت، نیاز چندانی به سرعت عمل نداشته باشد. به‌این‌ترتیب، شما درواقع آن فرد را مأمور انجام کاری کرده‌اید که با حالت خلقی و احساسی آن روزش، متناسب است.

 

راه های تقویت هوش هیجانی

 

یکی از شروط اساسی بهبود مهارت‌های ارتباطی و متعاقباً تقویت هوش هیجانی، فعالانه گوش دادن است. فعالانه گوش کردن به این معناست که حین شنیدن حرف‌های دیگران، تمام توجهتان را به معنای حقیقی کلمه به آنچه می‌گویند، معطوف کنید. حواستان باشد که لبخند زدن یا سر تکان دادن‌های کلیشه‌ای را با گوش سپردن فعال، اشتباه نگیرید. گوش سپردن فعال، به معنای همگامی با سخنان مخاطب، پرهیز از قضاوت، دوری از دام ادراک انتخابی و مشارکت مؤثر در بحث است. رهبری که فاقد مهارت گوش سپردن فعال باشد، هرگز نمی‌تواند مهارت‌های ارتباطی‌اش را به شکل واقعی، بهبود دهد.

۵- قبل از واکنش نشان دادن، فکر کنید

انسان به‌طور ذاتی، در صورت احساس وجود خطر در محیط از خود واکنش نشان می‌دهد که این واکنش می‌تواند در اَشکال مختلفی مثل خشم و ترس بروز پیدا کند. بنابراین برای تقویت هوش هیجانی، این واقعیت را همواره در گوشه‌ای از ذهنتان جای دهید.

یادآوری مکرر این واقعیت، کمکتان می‌کند تا در شرایط خاص، قبل از واکنش نشان دادن، ابتدا قدری فکر کنید. بنابراین اگر روزی به‌واسطه رفتار نامناسب یکی از کارکنان دشوار سازمان، در لحظه، شدیداً عصبانی شدید، به جای تخلیه‌ی فوری احساس خشم، ابتدا به این فکر ‌کنید که چه عامل یا عواملی می‌توانند زمینه‌ساز بروز آن رفتار نامناسب از جانب کارمند مفروض شده باشند؟ آیا عامل یا عواملی وجود داشته‌اند که در او احساس خطر ایجاد کنند؟ چنین رویکردی، واکنش حساب‌شده و مدبرانه را به بخش جدایی‌ناپذیری از سبک رهبری‌تان تبدیل می‌کند.

۶- احساساتتان را مدیریت کنید

پس‌ازآنکه دانستید چه احساسی و به چه دلیلی درونتان شکل گرفته، می‌توانید واکنش‌های ناشی از آن احساس را نیز در لحظه تغییر دهید. اگر اجازه دهید احساساتتان، کنترل مطلق رفتارتان را در دست بگیرند، آنگاه از لحاظ عاطفی به یک رهبر بی‌ثبات تبدیل خواهید شد.

 

تاثیر هوش هیجانی در مدیریت

 

شناخت و درک یک احساس، اتفاقی خوب و مهم است اما نباید اجازه دهید که احساساتتان، بالأخص احساسات منفی در همه موقعیت‌ها، بلافاصله بروز پیدا کنند. شما باید چنین احساساتی را در آن لحظه، موقتاً کنترل کنید و کمی بعد آن‌ها را از طریق فعالیت‌هایی مثل ورزش کردن یا صحبت کردن با یک دوست قابل‌اعتماد، تخلیه کنید. چنین رویکردی باعث می‌شود تا ضمن کاهش استرس، انعطاف‌پذیری بیشتری داشته باشید و حین مواجهه با موقعیت‌های دشوار، از جاده تعادل و پختگی عاطفی، خارج نشوید.

۷- احساسات دیگران را مدیریت کنید

این احتمالاً یکی از دشوارترین وظایف در مسیر تقویت هوش هیجانی است که به‌عنوان یک رهبر با آن روبه‌رو هستید. مدیریت موفقیت‌آمیز احساسات دیگران، در ایجاد روابط سازنده و همین‌طور القای حس اعتماد به آن‌ها بسیار مؤثر است. شناخت احساسات دیگران، امکان مدیریت این احساسات را برایتان فراهم می‌کند. به پشتوانه این مهارت می‌توانید قبل از آنکه احساس منفی یکی از کارکنان به ایجاد یک موقعیت غیرقابل‌کنترل منجر شود، اقدامات لازم را برای برون‌رفت از بحران انجام دهید.

سخن آخر

به‌عنوان یک نکته تکمیلی در آخرین بخش از این مقاله، به خاطر بسپارید که آنچه موفقیت یک رهبر را تضمین می‌کند، پیروان خوب است. رهبرانی که هوش هیجانی بالایی دارند، می‌دانند که بهترین راه الهام بخشی برای دیگران، هدایت کردن است نه ریاست کردن! این ایده که رهبری کردن به معنای صدور دستورات چشم‌بسته است، باید به فراموشی سپرده شود.

یک رهبر خوب، همواره تلاش می‌کند از طریق تقویت هوش هیجانی، از خودش و مجموعه تحت هدایتش، شناخت بهتری حاصل نموده و از این شناخت مانند یک قطب‌نما برای یافتن مسیر موفقیت استفاده کند.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: