اگر بخواهید یک کالای جدید بسازید که بتواند با موفقیت در بازار فروش بالایی را تجربه کند، باید خودتان را برای انواع چالشها آماده کرده باشید. عرضه محصول جدید از همان لحظه اولی که ایده به ذهنتان خطور میکند تا روزی که با خیال راحت بتوانید بنشینید و نظارهگر ثبت سفارشهای متعدد از سوی توزیعکنندگان عمده و خریداران خرد باشید، همراه است با انواع سختیها و ناملایمات. البته اگر ایده جذابی در سر داشته باشید، هرگز موفقیت محصول حاصل از آن فکر بکر دستنیافتنی نیست. با اندکی پشتکار و اعتماد به نفس به علاوه دانش بازاریابی میتوان کالا یا خدمت مورد نظر را به مرحله تجاریسازی رساند و از فروش بالای آن به سودهای افسانهای رسید.
همچنین باید تکلیفتان را با خود مشخص کنید و به گامهای کوچک قانع نباشید. منظورمان چیست؟ مقصود این است که حتی اگر ایدهتان را به مرحله تولید MVP یا «حداقل محصول پذیرفتنی» رساندید، نباید تصور کنید موفقیت خاصی کسب کردهاید. زیرا چالشهای بسیاری انتظار شما را میکشند. برای طراحی و تولید MVP باید دقت نظر بالایی داشته باشید و رعایت نکات حیاتی مورد نظر مشتریان و کمینه کیفیت را فدای دستیابی هر چه سریعتر به MVP نکنید، حتی شده درست در لحظه تحویل احساس کنید با یک تاخیر چند روزه میتوانید محصول اولیه بهبودیافتهتری عرضه کنید. یکی از دلایلی که بسیاری از بهترین ایدهها در مرحله MVP متوقف میشوند و به بیان صریحتر شکست میخورند، عدم رعایت همین ظرافتهاست. بنابراین سعی کنید این نکات را درنظر داشته باشید:
منظور این است که درباره ایده، توانمندیهای محصول، شرکت خودتان و تیمی که قرار است ایده را به MVP تبدیل کنند اغراق نکنید. زیرا این بزرگنمایی موجب میشود سرمایهگذاران و حتی خودتان نسبت به پروژه برآورد غلط داشته باشید و حین محاسبه نرخ سودآوری یا زمان دقیق تحویل محصول اولیه دچار خطای محاسباتی شوید. این موضوع در خصوص تولید حداقل محصول پذیرفتنی از انواع سختافزاری پررنگتر نیز هست.
مقصودمان این نیست که به قول معروف «سر و ته قضیه را هم بیاورید»، اصلا چنین توصیهای نمیکنیم. منظور این است که تا میتوانید فرآیندهایی که مدیریتشان به دست خود و مجموعهتان است را کوتاه و مختصر کنید. حتی میتوانید با استفاده از یک تیم چابک و انتقال محل فیزیکی تحقیق و توسعه به مجاورت خط تولید و بخشهای فنی و مهندسی شرکت، از حجم ارتباطات رسمی و مکتوب زمانگیر بکاهید. به این ترتیب حتی در آخرین لحظهها نیز میتوانید به سرعت مشکلات احتمالی را رفع کنید.
یکی از اشتباهات فاحش شرکتها حین تولید MVP، به اصطلاح پر کردن چالهچولههای مالی شرکت با سرمایهای است که برای تولید نمونه حداقل محصول پذیرفتنی یک ایده خاص جذب شده. به هر حال اگر شرکت شما برای خودش نام قابل احترامی در بازار داشته باشد، حتی میتوانید برای مراحل تحقیق و توسعه یا ساخت MVP نیز روی حمایت سرمایهگذاران مجموعه حساب باز کنید. همچنین چنانچه یک کمپین جذب سرمایه به راه بیندازید، بیتردید عده بسیاری به یاریتان خواهند آمد. اما مهم این است که از سرمایه کسبشده نهایت بهره را در راستای طراحی و تحویل یک MVP کارآمد که بهترین حالت برای پاسخگویی به اهداف شما باشد استفاده کنید. وقتی از همه سرمایه به دست آمده برای توسعه همان ایده و MVP حاصل از آن بهره بگیرید، بیشک به یک حداقل محصول پذیرفتنی حسابشدهتر، جذابتر و قابل بررسیتر خواهید رسید.
بسیار مهم است که برای تولید MVP با مشاوره خبرهترین و برترین مهندسان مرتبط با ایده، یک لیست قطعات اولیه دقیق و کامل موسوم به BOM تهیه کنید. این لیست در حقیقت چیزی نیست جز یک صفحه اکسل که در آن جزئیات هزینه تمام قطعات و مونتاژ آنها در راستای دستیابی به یک حداقل نمونه اولیه قابل پذیرش توسط بازار، درج میشود. یکی از نکات تحویل نمونه اولیه محصول این است که همواره مد نظر داشته باشید که شما باید MVP را با حداقل هزینه به تولید برسانید، زیرا هنوز به مرحله فروش نرسیدهاید که بتوانید بخشی از سرمایه صرفشده را جبران کنید. در حقیقت در مرحله ساخت نمونه اولیه محصول باید این نکته را در لیست نکات تحویل MVP قرار بدهید که هزینه ساخت این نمونه اولیه ممکن است هرگز برگشتی نداشته باشد. این لیست حین تولید محصول در تیراژ بالا نیز به یاریتان خواهد آمد.
وقتی قصد دارید برای تولید MVP برنامهریزی کنید یکی از نکات تحویل نمونه اولیه محصول، در نظر گرفتن چالشها و رویدادها پیشبینینشده سر راه پروژه است. شما باید خودتان را برای بدترین سناریوها حین تولید، حملونقل قطعات مورد نیاز، عدم ارائه بهموقع قالبهای نرمافزاری و ابزارهای دیجیتال از سوی برنامهنویسان، برخورد با مشکل جهت کسب مجوزهای دولتی لازم و خلاصه دهها مشکل کوچک و بزرگ مهیا کنید. معمولا MVP برای کسبوکارهای نوپا و استارتاپها به کار میآید و این قبیل شرکتها منابع مالی اندک و ایدههای جذاب و سودآوری دارند. پس شما منابع مالی محدودی برای تولید حداقل نمونه پذیرفتنی حاصل از ایده خود دارید اما با مدیریت آن میتوانید به سودآوری بالایی برسید. تنها باید پیش از تعیین زمان تحویل MVP، مدتی را برای تاخیرهای احتمالی محاسبه کرده باشید تا از اضطرابهای زمان تحویل بکاهید.
همگی میدانیم که MVP قرار نیست به طور دقیق همان محصول یا خدمتی باشد که قرار است در نهایت و ابعاد تجاری به بازار عرضه شود. پس دست شما برای استفاده از حداقلها، قطعات موجود در شرکت و خط تولید فعلی و خلاصه هر آنچه موجب میشود به یک محصول یا سرویس اولیه منعطف برسید تقریبا باز است. شما باید کالا یا خدمتی مشابه آنچه ایده اولیه ارائه میدهد، بسازید. پس در این مرحله بکوشید محصول یا سرویسی تحویل بازار بدهید که در صورت نیاز به سادگی با صرف کمترین هزینه ممکن قابل اصلاح و بهبود باشد. حال پس از دریافت بازخورد بازار و رسیدن به مرحله تولید کالای اصلی، میتوانید آن را به اصطلاح شسته و رُفته کنید.
مقصودمان این نیست که به هیچ عنوان از قابلیتهای شرکتهای دیگر کمک نگیرید، اتفاقا برعکس گاهی استفاده از خدمات یا قطعات سایر شرکتها در وقت و هزینههای شما برای تولید حداقل محصول پذیرفتنی تا میزان قابل توجهی صرفهجویی میکند. از جمله نکات تحویل MVP این است که بکوشید مراحل اَسِمبل قطعات یا تکمیل محصول ارائهدهنده خدمات دیجیتال و نصب افزونهها را در کارگاه، دفتر و استودیو شرکت خود و تحت نظارت مهندسان اصلی مجموعه به انجام برسانید. زیرا در این صورت با یک تیر 2 نشان زدهاید. از یک سو نظارت دقیقتر و بهتری بر فرآیند اجرای کار خواهید داشت و از اتلاف زمان جهت اصلاح اشتباهات پیمانکار جلوگیری میکنید. از سوی دیگر بسیاری از مشکلات حین اجرای کار توسط مهندسان شرکت شناسایی و در همان مرحله یا حتی درست در گامهای پایانی و سررسید موعد تحویل محصول مرتفع میشوند؛ به این ترتیب MVP کارآمدتری به بازار عرضه خواهید کرد.
فرآیند تولید «حداقل نمونه پذیرفتنی از سوی مشتریان» اندکی دلهرهآور و چالشبرانگیز است اما اگر پیش از هر اقدامی بر نکات تحویل نمونه اولیه محصول تسلط داشته باشید، با اتخاذ تصمیمات صحیح از این مرحله به سلامت عبور خواهید کرد.