تقویت همکاری تیمی برای سازمانهای امروزی اهمیت غیر قابل انکاری دارد. کسبوکارها در دهه سوم هزاره جدید نیازمند توجه ویژه به تشکیل تیمهای وظیفهمحور و حرکت بهسوی انجام پروژهها توسط گروههای هدفمندی هستند که ممکن است بخشی از آنها از نیروهای خود سازمان و برخی دیگر از میان فریلنسرها انتخاب شوند. اعضای تیمهای سازمانی باید بتوانند به شکل صحیح با یکدیگر تعامل و همکاری داشته باشند. گردش صحیح دانش، تخصص و اطلاعات به علاوه قدرت حل مسئله و تعارضهای موجود در سازمان از جمله مهارتهایی هستند که باید در وجود همه اعضای یک تیم ایجاد و تقویت شود.
البته برای اینکه بتوانید همکاری تیمی را در سازمان خود ایجاد کنید باید قبلتر کارکنانی را استخدام کرده باشید که از روحیه فعالیت گروهی بهره ببرند و تقویت همکاری تیمی را در دسته اولویتهای ارتقاء توانمندیهای خود در نظر گرفته باشند. تقویت همکاری تیمی موضوعی نیست که بتواند تنها از نقاط بالا یا پایین هرم سازمان پیگیری شود. در این راه همه اعضای یک سازمان باید مشارکت داشته باشند. به هر حال از قدیم گفتهاند: «هر سری عقلی دارد» و «2 فکر بهتر از یک فکر است». همه این موارد نشان میدهند خرد جمعی که از قدیم جایگاه ویژهای در زندگی بشر داشته، امروز در قالبی نو مورد توجه قرار گرفته است.
تقویت همکاری تیمی در یک سازمان موجب میشود نیروها اعتماد به نفس و حس قدرتمندی و توانمندی بالاتری داشته باشند؛ زیرا اعضای یک تیم مکمل قابلیتهای یکدیگر هستند و همراه هم قدرت انجام کارهای بزرگتری را نسبت به فعالیتهای فردی خواهند یافت.
کار گروهی به فرد کمک میکند ضعفها و قوتهایش را بهتر بشناسد و در راستای تقویت نقاط قوت و بهبود ضعفهای خودش گام بردارد. تقویت همکاری تیمی همچنین یادگیری سازمانی را تا حد زیادی تسریع و تسهیل میکند و سبب میشود ایدههای فردی با استفاده از خرد جمعی پخته شوند. دیگر چه چیزی بهتر از این میتواند به یک سازمان یا کسبوکار جهت دستیابی به اهدافاش کمک کند؟ اما برای تقویت همکاری تیمی، به طور کلی چه اقداماتی را باید در نظر داشت؟ ادامه مطلب را از دست ندهید.
اگر تفکر مدیریتی و رهبری تیممحور را میپسندید و به آن اعتقاد دارید، پیشنهاد میکنیم در کنار مهارتهای سخت و تخصصی همواره بهبود مهارتهای نرم کارکنان خود را در نظر بگیرید. مهارتهای نرم چه هستند؟ اگر بخواهیم به طور خلاصه در این خصوص توضیح بدهیم میتوانیم بگوییم به تخصص اصلی نیروهای حاضر در سازمان مهارتهای سخت و به توانمندیهای لازم جهت همکاری و تعامل با سایر اعضای سازمان و افراد مختلف خارج از فضای درونی یک کسبوکار مهارتهای نرم گفته میشود. روحیه همکاری تیمی را نیز میتوان یکی از مهارتهای نرمی دانست که اعضای همه سازمانهای امروزی از جمله نهادهای تیممحور به آن نیاز مبرم دارند. اما برای تقویت همکاری تیمی حتی اگر همه مهارتهای نرم مورد نیاز کارکنان را در وجودشان بارور کرده باشید، باز هم نیاز به اتخاذ برخی استراتژیها و استفاده از تکنیکهایی جهت رسیدن به قله همکاریهای درونگروهی خواهید داشت. به نظر شما این تکنیکها چه هستند؟
راستش را بخواهید قرار نیست در این بخش تکنیکهای جدید یا خارقالعادهای را معرفی کنیم که هیچ مدیری تا کنون از آنها اطلاع نداشته و چشمها را گرد خواهند کرد. از قضا فنونی که در ادامه مطرح میشوند شاید در نگاه نخست بسیار ساده به نظر برسند و هر کسی با خود بگوید بسیاری از کودکان نیز به این تکنیکها آگاه هستند. اما چرا تقویت همکاری تیمی را در گرو اجرای این تکنیکهای ساده و مشهور میدانیم و روی آنها تاکید داریم؟ به یک دلیل واضح و ساده. زیرا اجرای همین تکنیکهای به اصطلاح «دم دستی» اگر استمرار نداشته باشد و به طور صحیح انجام نشود، نه تنها همکاریهای درونگروهی را توسعه نخواهد داد بلکه بلای جان تیمسازی در سازمان شما خواهند شد. واقعیت این است که بله، تقریبا همه مدیران و رهبران سازمانی از این تکنیکها اطلاع دارند اما اینکه تا چه اندازه آنها را به شکل صحیح انجام میدهند و بر مداومتشان تاکید دارند محل مناقشه است.
تکنیکهای تقویت مهارت همکاری تیمی میان اعضای تیمهای سازمانی را میتوان به بیان ساده در 5 مورد خلاصه کرد. این موارد به شرح زیر هستند.
اگر همه اعضای یک تیم بتوانند به همتیمیهای خود در محیطهای مجازی و فیزیکی دسترسی داشته باشند و به طور مستمر جلسات کوتاه اما اثربخش جهت هماهنگی میان اعضای تیمها در فضای مجازی و فیزیکی برگزار شود، بسیاری از موانع همکاری تیمی از میان خواهند رفت. البته ارتباط نباید مخل آسایش نیروهای یک سازمان باشد و جلسات میان همتیمیها حتما باید کوتاه و نتیجهمحور باشند. جلسات متعدد و طولانی علاوه بر ایجاد خستگی و دلزدگی موجب میشوند کارکنان زمان لازم برای انجام وظایف خود را در اختیار نداشته باشند. در راستای تقویت مهارت همکاری باید همواره سطح ارتباطات درونگروهی را به شکل متعادل بالا نگاه داشت.
زمانی میتوان به تیمسازی و ایجاد یا تقویت روحیه همکاری تیمی در یک سازمان امید بست که مدیران آن از فاز مدیریت کلاسیک و حاکمیت بر منابع انسانی به سوی رهبری در حرکت باشند. رهبران سازمانی همواره پشتیبان اعضای تیمها هستند و بهصورت موازی فعالیتهای تیمی و فردی را مورد تحسین قرار میدهند. اگر تفکر تیممحور و توجه ویژه به تشکیل تیمهای تخصصی در راس هرم یک سازمان وجود نداشته باشد، تقویت همکاری تیمی در عمل به یک شوخی وقتگیر و کسلکننده تبدیل میشود و از قضا نتیجهای جز بالا بردن سطح نارضایتی کارکنان ندارد.
تکنولوژیهایی که در سایه فناوری اطلاعات، ارتباطات بینفردی و گروهی را در سطح جامعه و سازمانها سادهسازی کردهاند اگر به صورت مدیریتشده و هوشمندانه مورد استفاده قرار نگیرند در تیمها ناهماهنگی به وجود میآورند و ناهماهنگی نیز خود دشمن قسم خورده همکاری بینگروهی است. پس لازم نیست فضایی در تیمها ایجاد کنیم که اعضای آنها برای هر کار جزئی نیازمند مراجعه به ترلو، تیمز، اسکایپ، آسانا، گوگلمیت و مانند اینها باشند. ضروری است رهبران سازمانی با اعتماد بیشتری به کارکنان خود بنگرند و توجه ویژهای به تفویض اختیار داشته باشند.
اگر در ابتدای راه تیمسازی هستید، پیشنهاد میکنیم تقویت همکاری تیمی را در فضاهایی خارج از سازمان استارت بزنید. بد نیست تیمهای ورزشی تشکیل بدهید و اعضای مد نظرتان برای عضویت در هر تیم سازمانی را عضو یک تیم غیررسمی مشخص بکنید. همچنین میتوانید گروههای مجازی صمیمانهای تشکیل بدهید و از اعضا بخواهید هر آنچه دوست دارند شامل تجربیات شخصی یا پیامهای آمادهای که از نظرشان جالب است را در آن به اشتراک بگذارند. حتی میتوانید گاهی موضوعی غیرکاری برای بحث در گروه مطرح کنید و از کارکنان بخواهید درباره آن تبادل نظر کنند. البته پس از تقویت همکاری تیمی در سازمان باز هم باید این فعالیتها در راستای قوام بخشیدن به روحیه همکاری در میان نیروهای سازمانی ادامه داشته باشند.
علاوه بر توجه به همکاری تیمی و فعالیتهای گروهی باید برای هر فرد به فراخور توانمندیها و نیازهای شخصیتی او امکان مهارتآموزی و آموزشهای تخصصی و ارتباطی را فراهم بیاورید.
تقویت همکاری تیمی جز با توجه مستمر به تیمسازی و برقرار کردن روحیه مشارکت در میان نیروهای سازمانی پدید نمیآید. در طول این مسیر هرگز نباید تفکر تیممحور را رها کنید و همواره ضروری است پشتیبان نیروهای خود باشید.