تأثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری، قابلیت‌های فرد را در هدایت یک سازمان به شکلی چشمگیر افزایش داده و سطح انعطاف و کارآمدی رهبران را در رویارویی با شرایط مختلف ارتقا می‌دهد.

بررسی تأثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری طی سال‌های اخیر به کانون توجه صاحب‌نظران مدیریت و سازمان تبدیل شده است. رویدادی را تصور کنید که از اندیشیدن درباره وقوع آن در آینده احساس اضطراب می‌کنید. این رویداد می‌تواند یک کنفرانس مهم کاری یا گفتگویی سخت و چالشی با یک دوست باشد. هم‌زمان با تصور رویدادهایی از این قبیل، به واکنش بدنتان توجه داشته باشید. ممکن است احساس انقباض در قفسه سینه یا تنگی نفس کنید. حالا برای یک دقیقه، آنچه را درباره‌اش فکر می‌کردید کنار بگذارید و فقط روی تنفستان متمرکز شوید.

 

تاثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری

 

کار را با یک تنفس عمیق شروع کنید. اگر متوجه شدید که به همان حالت تشویش و اضطراب برگشته‌اید، به‌آرامی و بدون هیچ قضاوتی، توجهتان را مجدد به تنفس معطوف سازید. بعد از یک دقیقه، درباره احساسی که در آن لحظه دارید، فکر کنید. احتمالاً احساس می‌کنید که ضربان قلبتان کند شده یا بدنتان آرام‌تر شده است.

این تمرین کوتاه، قدرت مراقبه یا ذهن آگاهی را نشان می‌دهد. با ذهن آگاهیِ بیشتر در زندگی روزمره، علاوه بر کسب توانایی در پی بردن به نقاط کور و زوایای پنهان درونی، شخصیت انعطاف‌پذیرتری پیدا می‌کنید و بهتر می‌توانید در مسیر توسعه فردی و شغلی، گام بردارید. با وجود اینکه انجام این تمرین می‌تواند برای همه مفید باشد اما موضوع این گفتار، مشخصاً به بررسی تأثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری اختصاص دارد.

احساس چیست؟

بررسی تأثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری، در وهله نخست مستلزم درک درست احساس است. احساس یا به بیان رایج‌تر، احساسات را به اَشکال مختلفی می‌توان تعریف کرد اما در اینجا آن را حالت ذهنی طبیعی فرد که از عواملی مثل شرایط، خُلقیات یا روابطش با دیگران ناشی می‌شود، تعریف می‌کنیم.

همه انسان‌ها فارغ از مختصات جغرافیایی، 5 احساس مشترک را تجربه می‌کنند: شادی، غم، ترس، خشم و نفرت.

برای درک بهتر تأثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری، باید حقایقی را درباره احساسات بدانیم:

  • از اعماق مغز سرچشمه می‌گیرند
  • توسط نورون‌های خاص تولید ایجاد می‌شوند
  • در اوایل دوران کودکی یا حین مواجهه با یک بحران، فعال‌تر هستند
  • به‌واسطه تعامل با افکار درونی یا دیگران، پیچیده‌تر می‌شوند

درحالی‌که همه انسان‌ها قادر به درک 5 احساس مشترک هستند، اما عامل "فرهنگ" ممکن است بر نحوه درک برخی احساسات تأثیر بگذارد. به‌عنوان‌مثال، فرهنگ‌های غربی، احساس شرم را نکوهش می‌کنند درحالی‌که این احساس در فرهنگ‌های شرقی، جایگاه ارزشمندی دارد.

با وجود اینکه نمی‌توانیم روی هیچ‌کدام از این دیدگاه‌ها برچسب "درست" یا "غلط" بزنیم اما توجه به آن‌ها به‌واسطه درک احساساتی که در زندگی روزمره با آن‌ها مواجه می‌شویم، مهم است. بنابراین نتیجه می‌گیریم که در بررسی تأثیر ذهن آگاهی بر بهبود رهبری نباید از نقش محیط غافل شویم. حتی یک سازمان کوچک می‌تواند تنوع فرهنگی زیادی داشته باشد و خرده‌فرهنگ‌های درون‌سازمانی، دیدگاه‌های متفاوتی را نسبت به احساسات مختلف داشته باشند.

 

سلامت ذهنی مدیران

 

ذهن آگاهی چطور در مدیریت احساسات به ما کمک می‌کند؟

اساسی‌ترین دلیل اهمیت تأثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری، کمک به مدیریت احساسات است. همه ما بی‌تردید، بارها و بارها کیفیت احساساتمان را در غیاب ذهن آگاهی تجربه کرده‌ایم. وقتی ذهن آگاهی نباشد، احساسات ما به محرک‌های افسارگسیخته و شدیدی تبدیل می‌شوند که به شکلی نامناسب، رفتارمان را تحت تأثیر قرار می‌دهند. در بسیاری از مواقع به‌واسطه تجربه این احساسات، از کوره درمی‌رویم و اغلب با بروز رفتارهای نامناسب و غیرسازنده، به خودمان یا افرادی مثل کارکنان سازمان که برایمان اهمیت دارند، آسیب می‌رسانیم. این حالت بیشتر در مواجهه با شرایط بحرانی رخ می‌دهد زیرا در چنین شرایطی، بیشتر در معرض احساسات منفی مثل ترس و خشم قرار می‌گیریم.

کسب بینش، یکی از مهم‌ترین مصادیق تأثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری است. ذهن آگاهی به ما کمک می‌کند تا روابط عمیق‌تری را با احساساتمان برقرار کنیم. وقتی تمرین ذهن آگاهی می‌کنیم، می‌توانیم بدون اینکه در احساساتتان گم شویم، بهتر ببینیم که درونمان چه می‌گذرد؟ حین ذهن آگاهی دو اتفاق مهم رخ می‌دهد:

  • ناهمسان سازی: هر بار که حواسمان را از افکار و احساسات به تنفس معطوف می‌کنیم، درواقع قدرتی را که باعث تقویت هیجانات منفی می‌شد، از آن‌ها سلب کرده‌ایم. به‌این‌ترتیب، این هیجانات و احساسات نمی‌توانند ناگهان اوج بگیرند و ما را وادار به انجام کارهایی کنند که به نفع هیچ‌کس نیست. به‌عبارت‌دیگر، ما در عین پذیرش احساساتمان، اجازه نمی‌دهیم که آن‌ها کنترل اعمالمان را در دست بگیرند. در اینجا نوعی ناهمسان سازی را بین احساسات و رفتارمان اِعمال کرده‌ایم.
  • آگاهی درونی: به‌واسطه این فرایند، شما از آنچه درون بدنتان در حال رخ دادن است، آگاه می‌شوید. احساسات شدید در اغلب مواقع با نشانه‌های جسمی همراه هستند. این آگاهی از آن جهت مهم است که حین تجربه یک احساس شدید، به جای تلاش برای فرار از آن یا یافتن راهی بر سرکوب، ظرفیت گنجاندن و پذیرش آن احساس را در خودتان ایجاد می‌کنید.

یکی دیگر از مهم‌ترین جنبه‌های تأثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری، تأثیرپذیری سیستم‌های عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک از این مهارت است. سیستم عصبی سمپاتیک، وظیفه افزایش فشار خون و هدایت انرژی به سمت عضلات را حین رویارویی با یک تهدید بر عهده دارد. سیستم عصبی پاراسمپاتیک، دقیقاً عکس این سازوکار را انجام می‌دهد. یعنی به‌محض از بین رفتن عامل تهدید، بدن را به حالت اولیه بازمی‌گرداند. ذهن آگاهی نه‌تنها سطح تحریک‌پذیری‌تان را به‌واسطه فعال شدن سیستم سمپاتیک کاهش می‌دهد، بلکه به سیستم پاراسمپاتیک کمک می‌کند که شما را بهتر و سریع‌تر به حالت اولیه برگرداند.

ذهن آگاهی؛ مهارتی ضروری برای رهبری مؤثر

تأثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری هم از جنبه فردی و هم از بُعد شغلی، قابل‌توجه است. اِشراف بر احساسات و کنترل رفتار، برای رهبران در مقایسه با سایر اعضای سازمان، اهمیت دوچندانی دارد. ذهن آگاهی از رهبران، افرادی منعطف می‌سازد که بهتر می‌توانند سکان هدایت سازمان را در طوفان حوادث و بحران‌ها در دست بگیرند.

تأثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری، خود را در قالب‌های مختلفی نشان می‌دهد که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

  • شناسایی نقاط کور درونی
  • تنظیم احساسات
  • استفاده از بازخورد درونی برای بروز رفتار و اعمال سنجیده‌تر
  • تقویت مهارت‌های ارتباطی
  • پذیرش شکست‌ها

اگر مطلب تینت درباره اهمیت هوش هیجانی در سازمان را خوانده باشید، از نقش مهم احساسات و عواطف در بهبود Emotional Intelligence مطلع شده‌اید و می‌دانید که تقویت هوش هیجانی، تا چه حد می‌تواند مهارت انسانی مدیران و رهبران را افزایش می‌دهد. از دیگر جنبه‌های مهم تأثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری، کمک به درک بهتر احساسات و متعاقباً بهبود هوش هیجانی افراد است.

 

ذهن آگاهی چیست و چه کاربردی دارد

 

رهبرانی که از تأثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری باخبر هستند، علاوه بر پیشرفت در حوزه فردی و شغلی، بهتر از عهده مدیریت تغییر برمی‌آیند و به‌واسطه ارتقای مهارت‌های انسانی‌شان، در برقراری رابطه مؤثر با دیگران و اثرگذاری مثبت روی آن‌ها موفق‌تر عمل می‌کنند.

سخن آخر

احساسات اعم از مثبت و منفی، بخش جدایی‌ناپذیری از زندگی ما هستند که اگر نتوانیم بینش و کنترل مناسبی روی آن‌ها داشته باشیم، می‌توانند زمینه مبادرتمان را به اقدامات نسنجیده فراهم سازند. با ذهن آگاهی می‌توانید احساساتتان را طوری مدیریت کنید که شما را به رهبری مؤثرتر، منعطف‌تر و مدبرتر تبدیل کنند. بنابراین حالا که درباره اهمیت تأثیر ذهن آگاهی در بهبود رهبری بیشتر دانستید، هر چه زودتر از طریق تمرین مراقبه که به شیوه‌های مختلفی قابل‌اجراست، مهارتتان را در این زمینه ارتقا دهید.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: